شوق حضور در مراسم رونمایی آلبوم تازهی محمدرضا شجریان، جوان همدانی را کشانده تا تالار وحدت تهران. «اسمم یاسر بود. با هزار زحمت و مصیبت تونستم اسمم رو به محمدرضا تغییر بدم؛ به عشق استاد.» در تهران سرباز بود که سر پست به سرش زد نامش را به نام «استاد» کند. «کلیه چیه؟ استاد اگه بخواد جون ناقابلم رو تقدیمش میکنم.» دستهایش را حلقه کرده به میلههای طوسیرنگِ حصار تالار وحدت. مثل صدها نفر دیگر که میخواهند داخل بیایند، شاید نشانی بگیرند از شجریانشان، که چند ماهی است پنجهی بیرحم سرطان افتاده به جانش. خنکای پاییزی بر تن میلههای دور تالار نشسته. برگهای زرد و نارنجی چنارها، رها و بیخیال میافتند زیرپای رهگذرها، زیر چرخ ماشینها.
زنی از بیرون میلهها میپرسد: «آقا چند نفر اون تو هستن الان؟» پانصد، ششصد نفری بودند؛ جواب را میشنود و چشمهایش همچنان امیدوار، که داخل تالار هنوز جا باشد برای رفع مشتاقی.
درها را میبندند، زنگ شروع مراسم را میزنند. چند نفر دارند پوسترهای مربوط به آلبوم تازهی شجریان را به در دیوار لابی تالار وحدت میچسبانند. چشمهای پرویز مشکاتیان روی پوستر میخندند، با دستی بر گردن یارش: محمدرضا شجریان. نام آلبوم را به خط شکستهی نستعلیق بالای عکس نوشتهاند: طریق عشق، محمدرضا شجریان، پرویز مشکاتیان و گروه عارف. گوشهی سالن، چندنفر سیدی همین کار تازه را میفروشند. ازدحام و ازدحام.
حالا دیگر همه نشستهاند. پرویز پرستویی، مجری مراسم است. مراسم را آغاز میکند. پرده بالا میرود. عکسهای اعضای گروه عارف که سال ۱۳۶۸، «طریق عشق» را در اروپا اجرا کردند، بر صحنه است. بزرگتر از همه مشکاتیان و شجریان، و داریوش پیرنیاکان (نوازندهی تار)، جمشید عندلیبی (نوازندهی نی)، محمد فیروزی (نوازندهی عود)، اردشیر کامکار (نوازندهی کمانچه)، بیژن کامکار (نوازندهی رباب و دف) و ارژنگ کامکار (نوازندهی تنبک) با عکسهایی کوچکتر.
صدای سنتور مشکاتیان میآید در آواز افشاری. شجریان و حافظِ شیراز همراهیاش میکنند:
چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود
ور آشتی طلبم با سر عتاب رود
پرستویی میآید پشت تریبون و از کیمیاگری پرویز مشکاتیان حرف میزند. از شجریان میگوید که همواره با مردم بوده، جایی که باید، سکوت کرده و جایی که لازم بوده حرف زده، صدایش را از کسانی که مقابل مردمش بوده پس گرفته و ربنایش را به مردم هدیه کرده. حاضران هیجانزده میشوند و این بازیگر سینما را تشویق میکنند.
مراسم با پخش فیلم کوتاه تداوم میگیرد. اعضای گروه عارف آن سالها از خاطرات سالهای اجرای این کنسرت در اروپا میگویند. همان سالها که چیزی جز سرود در ایران اجازهی کار نمیگرفت. «یه سری اجرای موسیقی داشتیم که با اسم سرود منتشر میکردیم.» پیرنیاکان از اجرای همین آلبوم «طریق عشق» در استراسبورگ میگوید. از اینکه این کنسرت در افشاریِ سُل و کوک دیاپازون اجرا شده که خواندن را بسیار دشوار میکند اما «آقای شجریان به زیبایی اجرا کردند.» بیژن کامکار هم خاطرهای از برادرش ارژنگ تعریف میکند که روی صحنه چنان تحت تأثیر آواز شجریان بوده که ریتم آغاز تصنیف را اشتباه شروع کرده و سریع تصحیح کرده. پیرنیاکان میگوید: «خاطرات که زیاد داریم اما شما نمیتوانید پخشش کنید.»
پایان مراسم است. سهراب پورناظری و همایون شجریان و اعضای دیگر ارکستر، با پیرهنهای سفید و شلوار سیاه، روی صحنهای میآیند که دیروز در اجارهی شرکت خودروسازی فرانسوی بوده. سهراب پورناظری با نهایت سرعت کمانچه میزند. پیشدرآمدی در افشاری. پیشدرآمد که تمام میشود همایون چندجملهای حرف میزند: «در طول مراسم خیلی سعی کردم احساساتی نشوم.» صدایش خش دارد، نشانی از بغضهای ترکیده. «از شما ممنونم که آمدید و رونق بخشیدید. هرگاه در مقابل شما قرار میگیرم خودم را برای صحبت کردن و اجرا حقیر احساس میکنم. اما الحق که جای من اینجا نبود، بلکه جای پدرم اینجا بود. ایشان بهعلت وضعیت جسمانی خود نمیتواند از منزل خارج شود و فیزیوتراپی میکند. امیدوارم هرچه زودتر به زندگی عادی و روزمره خود بازگردد.»
بین نوازندهها بیژن و ارژنگ کامکار و آیین مشکاتیان (نوهی شجریان و پسرِ مشکاتیان) حضور دارند و همایون از حضور آنها اعلام خرسندی میکند. گروه تصنیف «ساقی» را اجرا میکنند، با مطلع دیوان حافظ: الا یا ایها الساقی…
پرده میافتد.
عکس از خبرگزاری مهر
طبيعت روي کرهي زمين يک بار با عصر يخبندان آخرالزمان را تجربه کرده است. خطر…
«من در محیط کارم مورد استثمار قرار گرفتم.»«حقوق واقعی من پایمال میشود.»«سهامدار و مالک حقوق…
آنهایی که در امریکای شمالی زندگی میکنند یا در اروپای غربی، یا حتی در دیگر…
فیلمهای اخیر کریستوفر نولان دیریابند و آخرین ساختهی او، اوپنهایمر، نیز از این قاعده مستثنا…
محفوظ در یال کوهسالان به جستوجوی گیاهان ناشناخته بود که یکی از همولایتیها را دید…
روزهای پایانی دیماه ۱۳۹۸. اعلام میشود که ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهداد روحانی، رهبر…