جنبش هنر اینترنت، هنر شبکه یا هنر وب یکی از مهمترین انواع داستانسرایی دیجیتال و هنر تعاملی در عرصهی هنر رسانهی جدید است که مانند بسیاری از فرمها و اشکال هنری دیجیتال تحت تأثیر مستقیم جهان وب شکل گرفته است. در کل هنر وب به کارهایی اطلاق میشود که روی پایگاههای اینترنتی، از طریق ایمیل یا نرمافزارهای هنری، ساخته میشوند و دسترسی به آنها از طریق اینترنت ممکن است. نگاهی به تاریخِ اندکی بیش از یک دههی هنر وب (۱۹۹۴) نشان میدهد که هنرمندان این جنبش تحت تأثیر مستقیم جنبشهای دیگری مانند دادا، موقعیتگرایی، هنر مفهومی و فلاکسس۱ بودهاند. یکی از بارزترین این تأثیرات اشتراک موضوعات و مفاهیمی هستند که هنر وب با این جنبشها داشته است. مهمترین آنها پرداختن به موضوعات اجتماعی و سیاسی و حرکت برخلاف جامعهی سرمایهداری و تجاری غربی و نیز جامعهی هنری است.
یکی از ویژگیهای هنر وب بینیازی از دیوار گالریها و موزههاست. هر فردی که دسترسی به کامپیوتر و اینترنت داشته باشد، بدون پرداخت هزینه و از هر جایی در دنیا، میتواند به کارهای هنرمندان هنر وب دسترسی داشته باشد. به قول «آرون کلوی»، یکی از هنرمندان شناختهشدهی هنر وب، «با عوض کردن هنر شبکه با دیوارهای مراکز و سازمانهای هنری، سعی داریم شکافی در درهای دنیای هنر ایجاد کنیم و شیء هنری را اجتماعمحور و تجربهای جهانی ببینیم. با تجلیل از این هنر غیرمادی و مجانی، در واقع این دیدگاه را به چالش میکشیم که هنر شیئی مادی است.»
یک سوی مهم هنر وب مخاطب و تعامل با اوست؛ یعنی روایت دیجیتالی که هنرمند، برای مثال، روی وبسایتی گذاشته است، تنها با شرکت و دخالت مخاطب «خوانده»شدنی است. یکی از بهترین و کلاسیکترین مثالها وبسایت Teleportacia است که در آن خواننده برای پیش بردن داستان باید بین دو یا چند گزینه یکی را انتخاب کند و در برخی بخشها هر انتخاب تعیینکنندهی جملات بعدی است که روی وبسایت نمایان میشود. درعینحال در بسیاری بخشها، حق انتخاب و تعاملی بودن وبسایت و ارتباط تصمیمات مخاطب با چگونگی پیشرفت روند داستان حقیقتاً تأثیری بر روند داستان ندارد. مخاطب با بازگشت دوباره به صفحهی اول، و انتخاب گزینههایی که قبلاً انتخاب نکرده بود، به این قضیه پی خواهد برد. این «دست انداختن» و «بازی کردن» با مخاطب یکی دیگر از ویژگیهای مهم هنر وب است.
همانطور که در بالا اشاره شد، بسیاری از هنرمندان هنر وب تلاش دارند که ذهن مخاطبان اینترنت را با نقد هنر تجاری، تبلیغات پرزرقوبرق و همچنین موزهها و نهادهای هنری به چالش بکشند. برای همین، در آثار بسیاری از این هنرمندان تأکید فراوانی بر این جنبه میشود: گیر انداختن مخاطب در تسلسلِ تمامنشدنی لینکها و پنجرههای خودبازشونده (pop out windows) یا فرستادن مخاطب از یک صفحه به صفحهی دیگر روی وبسایتها برای دسترسی به مقدار ناچیزی از اطلاعات؛ مخاطبی که عادت کرده است با استفاده از اینترنت بهراحتی و بهسرعت به مقدار چشمگیری از اطلاعات دست پیدا کند. بهترین مثال برای این نوع سبک زیباشناختی و دست انداختن مخاطب وبسایت Jodi متعلق به گروه هنری جودی، یکی از اولین و شناختهشدهترین کارهای هنری وب، است که در آن «جوآن هیمسکرک» (Joan Heemskerk) و «دیرک پاسمنز» (Dirk Paesmans) با استفاده از اعداد و کدهای شبیه به کدهای کامپیوتری در زمان هک شدن یا اِرور دادن، هنر وب را به فرهنگ هکر یا هک کردن کامپیوتر و وبسایت ارتباط میدهند. روایت این فرهنگ و نگاه آن به این نوع خاص زیباشناسی هنر وب همراه است با پیروی نکردن لینکها و سیر داستانی وبسایت از منطقی مشخص و معنادار. وارد شدن به این وبسایت، و بسیاری از وبسایتهای دیگر هنر وب، مخاطب را دچار این تردید میکند که شاید وارد وبسایتی شده که ممکن است کامپیوترش از آن ویروس بگیرد. کارها یا حتی وبسایت شخصی «پترا کُرترایت»، که در ۲۰۱۲ یکی از یازده هنرمند برتر و معاصر هنر وب شناخته شد، نمونهی جالب و قابل بررسی دیگری از هنر وب است که در آن هنرمند با تأثیر گرفتن از کارهای هنر وب گذشته و ترکیب آن با جنبشهای جدید هنری سبک متفاوت و جدیدی از هنر وب را به وجود آورده است.
آیندهی هنر وب بیتردید به تکنولوژیها، نرمافزارها و جنبشهای بعدی هنر رسانهی جدید وابسته خواهد بود. درحالحاضر، هنر وب تحت تأثیر فراوان جنبشهایی چون گلیتچ آرت، رسانهی جدید کثیف، فرهنگ هکر و انیمیتد گیف است. در واقع خط میان این چند جنبش و فرهنگ هنری بیشتر از هر زمان دیگری نامعلوم است و به نظر میرسد تمامی این جنبشهای هنر رسانه جدید بهصورت موازی و با تأثیر گرفتن از یکدیگر در حال گسترش هستند تا روزی که تکنولوژی امکان جدیدی را برای خلاقیت و تعامل با مخاطب پیش رو بگذارد.
پینوشت:
یک. جنبش هنری فلاکسس در دههی شصت میلادی و با همکاری هنرمندانی از همهجای اروپا و امریکا پدید آمد که در آن هنرمندان مصمم به از میان برداشتن مرز بین رسانهها بودند؛ جریانی که ضد هنر، ضد زیباییشناسی تجاری و تحت رهبری جورج ماکیوناس به وجود آمد و تعامل با مخاطب را به چالش میکشید. همانگونه که نام گروه به معنی «سَیَلان» اشاره دارد، آنها در پی پیوند تمام اشکال هنری با تجربهی جاری زندگی بودند. هنرمندانی چون جوزف بویز، جان کِیج، نمجون پایک، یوکو اونو، و فیلیپ کورنر از چهرههای شاخص این جنبش هستند.
منابع:
مقالهی The Aesthetic Of Failure: Net Art Gone Wrong به قلم «میشله وایت» (Michele White)
و سایتهای:
http://www.flavorwire.com/324680/10-net-artists-you-should-know
http://netartblogjodi.blogspot.com
http://www.nolo.tv/cyberart
* این مطلب پیشتر در سومین شمارهی ماهنامهی شبکه آفتاب منتشر شده است.
طبيعت روي کرهي زمين يک بار با عصر يخبندان آخرالزمان را تجربه کرده است. خطر…
«من در محیط کارم مورد استثمار قرار گرفتم.»«حقوق واقعی من پایمال میشود.»«سهامدار و مالک حقوق…
آنهایی که در امریکای شمالی زندگی میکنند یا در اروپای غربی، یا حتی در دیگر…
فیلمهای اخیر کریستوفر نولان دیریابند و آخرین ساختهی او، اوپنهایمر، نیز از این قاعده مستثنا…
محفوظ در یال کوهسالان به جستوجوی گیاهان ناشناخته بود که یکی از همولایتیها را دید…
روزهای پایانی دیماه ۱۳۹۸. اعلام میشود که ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهداد روحانی، رهبر…