ترکیه بزرگترین زندان روزنامهنگاران در جهان است. احمد شیک، روزنامهنگار مستقل و منتقد دولت ترکیه، که پس از کودتای نافرجام پارسال در ترکیه بازداشت شد، یکی از روزنامهنگارانی است که در این زندان زندگی میکند. دولت ترکیه میگوید شیک و دهها روزنامهنگار مستقل دیگر بهاتهام تبلیغ گروههای تروریستی و همدستی و همکاری با آنها بازداشت شدهاند اما شیک تمامی این اتهامات را رد کرده است. اتهامات احمد شیک البته به یازده توییتِ انتقادی او هم بازمیگشت. دادگاه شیک دو هفته قبل برگزار شد. او زیر بار هیچیک از اتهامات نرفت و جلسهی دادگاه را به چالش کشید. آنجا که گفت: «من سانسور را مانند آغاز فرود آمدن تبری بر دموکراسی میبینم و جایی که نوشتههایم را سانسور کنند کار نمیکنم. استعفا میدهم و میروم.»
آنچه میآید بخشی از سؤال و جواب رئیس دادگاه و دادستان است با احمد شیک و در ادامه بخشی از متن دفاعیات او.
رئیس دادگاه: احمد شیک! در حدود دفاعیاتت صحبت کن. ستوننویسیهایت به درد ما نمیخورد.
پس از این جمله بود که مجادله آغاز شد و شیک چنین ادامه داد:
تولید برنامههای سیاسی در تلویزیون ممنوع است مگر مأمور حکومتی باشی. درحالیکه اگر اردوغان در خواب هم باشد مجبور به پخش زندهی او هستند.
۱۵ تموز کودتا متوقف شد اما حکومت نظامی برپا کردند. آنها فکر کردند ما خواهیم ترسید و ساکت خواهیم ماند، اما ما به آگاهیبخشی ادامه خواهیم داد. اکنون اشتباههای آن روزها را گردن گولن میاندازند و میکوشند خطاهای خود را پنهان کنند. ما بهخاطر نوشتن از تردیدهایمان در زندان هستیم. همه حق دانستن حقایق را دارند بهویژه آنها که جانشان را از دست دادند تا کودتا متوقف شود.
چیزی که میگویم دفاع نیست، اتهام است. این اعلام جرم برای بدنام کردن است و اظهار نظر ما دربارهی این عملیات چیزی جز آزادی اندیشه نیست. هیچکس تردید نکند که همهی آنانی که این رفتار زشت را سازماندهی کردند از بین خواهند رفت و روزنامهنگاران در برابر آنها که دوست دارند حقیقت را از دیدهها پنهان کنند به راه خود ادامه میدهند.
آن سازمانی که در روزنامهی جمهوریت دنبالش میگشتید اکنون دارد ترکیه را کارگردانی میکند. آنها که فکر میکنند این امپراطوری و چیدمان زشت همیشه ادامه خواهد داشت، اشتباه میکنند. دیروز روزنامهنگار بودم، امروز روزنامهنگار هستم و فردا هم به روزنامهنگاری ادامه خواهم داد.
زمانی که سنگهایشان در جهنمی که خود ساختهاند، افتاد، از کِبری که عقلها را کور میکند اثری نخواهد ماند.
من از هر چیزی که نوشتهام دفاع میکنم. چون تا زمانی که متوجه نشویم چرا دو نفر روی دادستان سلاح میکشند، این کارها همچنان ادامه خواهد داشت. این لباسهای گشادتان همه از جان انسانها دوخته شده است.
رئیس دادگاه: آیا روزنامهنگاری آزادیِ بیحد و مرز است؟
شیک: حد و مرز برای یک روزنامهنگار ارتباط با حقیقت و مفید بودن برای مردم است. تا پیش از اینکه اینجا برسم، نمیخواستم حتی یک کلمه حرف بزنم. از شرح مفهوم آزادی خسته شدهام.
۲۷ سال است که روزنامهنگارم. با افتخار میگویم که تا کنون حتی یک نوشتهام هم تکذیب نشده.
رئیسدادگاه: در کیفرخواست مسائلی مطرح شده که باید به آن پرداخته شود.
شیک: بهترین کار این است که شما آن را جدی نگیرید.
هیچکس نمیتواند بهزور و دستور مرا مجبور به نوشتن چیزی کند.
رئیس: چه کسی شما را استخدام کرد؟
شیک: به من پیشنهاد کار دادند و من مشغولبهکار شدم.
رئیس: آیا پیشنهاددهنده جان دوندر بود؟
شیک: جان دوندر بعد از آمدن من سردبیر شد. زمانی که من شروعبهکار کردم ابراهیم ییلدیز سردبیر بود.
رئیس: آیا از طرف سردبیر یا مدیر خبر منع انتشار یا سانسور وجود دارد؟
شیک: من در جایی که نوشتههای خودم یا دوستم سانسور شود کار نمیکنم. استعفا میدهم و میروم. من سانسور را مانند آغاز فرود آمدن تبری بر دموکراسی میبینم و آنجا کار نمیکنم.
…
شیک: در مورد توییتها جواب کلی نمیدهم. تک تک سؤال کنید.
دادستان: مثل اینکه اینجا را شما دارید اداره میکنید. پایبند نبودن به اصل صحبتهایتان مثل تدریس در سمینار است.
شیک: همهی حرفهایم در ارتباط با اصل و اساس است.
دادستان: تدریس در حد شما نیست. ما هم درس خواندهایم و شما حق ندارید ما و مسلک ما را زیر سؤال ببرید. همهاش دربارهی جنبش گولن حرف زدهاید. در مورد اتهامهای مرتبط با PKK و DHKP-C چه نظری دارید؟
شیک: کدام اتهام؟
دادستان: مگر کیفرخواست را نخواندهاید؟
شیک: خیلی دقت نکردم.
دادستان: شما اینجا یا جواب میدهید یا جواب نمیدهید.
شیک: در فاشیسم چیزی به نام نیتخوانی وجود دارد. شما هم برپایهی نیتخوانی سؤال نپرسید.
دادستان: پس در این صورت بگویید متوجه سؤال نشدم. در مورد اتهامهای سازمانی چه توضیحی دارید؟
شیک: من یک روزنامهنگارم. این رفتارهای سازمانیافته برای من یک خبر است.
دادستان: گفتهاید دولت قاتل.
شیک: تاریخ دولت آغشته به خون است. ارامنه، هرانت [دینک] (روزنامهنگار ارمنی ساکن ترکیه)، سوریه، برکین (پسر سیزدهسالهای که در ۲۰۱۳ بر اثر اصابت گلولهای اشکآور به سرش کشته شد. او در حین تظاهرات علیه دولت برای خرید نان از خانه بیرون رفته بود) و … همه قاتل زنجیرهای هستند. تازه کم گفتهام…
دربارهی پروژهی ترور حرف میزنید اما سه روز تمام فعالیت روزنامهنگاری من را زیر سؤال میبرید. حتی یک کلمه نتوانستید دربارهی فعالیت سازمانی از من بپرسید. نقطه.
سازمانی که بهدنبال پیدا کردنش هستید در پوشش حزب سیاسی دارد مملکت را اداره میکند. مگر اسرائیل علیه فلسطین ترور دولتی انجام نمیدهد؟ مگر همان دولت نیست که سوریه را بمباران کرد؟ ترکیه هم مستثنی نیست. پس از عثمانی غرقِ خون و آوار شد. همین دولت است که ارامنه را در «درسیم» قتل عام کرد. دولتی که برکین را کشت. واقعیت این است که این دولت تروریست زنجیرهای است…
روزنامهنگاری جرم نیست
ترجمه از انگلیسی: حسام امامی
جرمانگاری فعالیتهای روزنامهنگاری از خصوصیات مشترک رژیمهای توتالیتر است. تجربهام میگوید بهخاطر فعالیتهای روزنامهنگاریام مجرم عدالتخانهی هر حکومت و هر دوران شدهام. میدانم این حکومت و عدالتخانهاش هم با من معضلاتی دارند. چون میخواهم روزنامهنگاری کنم. امروز، بر مبنای قدرت حقیقت روزنامهنگاری میکنم نه بر مبنای قدرت حکومت یا مراکز قدرت دیگر، چونان که در ترکیه رواج دارد. چون روزنامهنگاری تحت رژیمهایی که پیوند محکمی با دموکراسی ندارند و تدریجاً توتالیتریتر میشوند، یعنی گذر از خط قرمز.
اگر با کسب اجازه حرف بزنی و بنویسی، زیر بار ناشایستگی خود له خواهی شد. به همین دلیل، خواهم گفت که دیروز روزنامهنگار بودم. امروز روزنامهنگارم. و فردا هم به روزنامهنگاری ادامه خواهم داد. یعنی تناقض آشتیناپذیر بین ما و آنها که میخواهند حقیقت خفه شود هرگز سرانجام نخواهد یافت. در این روزهای سیاه، نباید حقیقت را بیش از این از دست بدهیم. بیش از هرچیز، نیازمند حقیقت بیشتریم.
بنابراین، من همچنان برای حقیقت احترامی بیش از خودم قائل خواهم بود و همچنان نخواهم پذیرفت یکی از کانفورمیستهایی باشم که حقیقت را انکار میکنند. به همین خاطر، روشن است که بهایی باید پرداخت. اما گمان نکنید که این بها ما را به وحشت میاندازد. نه من، نه «روزنامهنگاران بیرون» که افتخار دوستی با آنها را دارم، از شما، هر که باشید، نمیهراسند.
چون میدانیم آنچه ستمگران را بیش از هر چیز میترساند شجاعت است.
و ستمگران باید بدانند که هیچ ستمی نمیتواند جلو پیشرفت تاریخ را بگیرد. نابود باد استبداد، زنده باد آزادی.
طبيعت روي کرهي زمين يک بار با عصر يخبندان آخرالزمان را تجربه کرده است. خطر…
«من در محیط کارم مورد استثمار قرار گرفتم.»«حقوق واقعی من پایمال میشود.»«سهامدار و مالک حقوق…
آنهایی که در امریکای شمالی زندگی میکنند یا در اروپای غربی، یا حتی در دیگر…
فیلمهای اخیر کریستوفر نولان دیریابند و آخرین ساختهی او، اوپنهایمر، نیز از این قاعده مستثنا…
محفوظ در یال کوهسالان به جستوجوی گیاهان ناشناخته بود که یکی از همولایتیها را دید…
روزهای پایانی دیماه ۱۳۹۸. اعلام میشود که ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهداد روحانی، رهبر…