سرنوشت انگار بازی دیگری برای بهمن محصص در ایران ندارد. از یکسو مجسمهی «مرد نیلبکزن» که از مقابل تئاترشهر برداشته و بعد از شکسته شدن دستهایش به موزهی هنرهای معاصر منتقل شد، که در گوشهای از گنجینه از یاد رفته، و از طرف دیگر بخش دیگری از کارهایش که گویی بخت بهتری پیدا نکردند. چهار پنج اثر از محصص این روزها جزو مجموعهای است که وضعیت نگهداری آنها مشخص نیست. از یکسو مدیر پیشین مؤسسهی صبا میگوید این گنجینه در خطر نابودی قرار دارد و در نقطهی مقابل رئیس فرهنگستان هنر اطمینان میدهد از بهترین امکاناتی که این نهاد در اختیار دارد برای حفاظت از آثار استفاده شده است اما حداقل یک نکته روشن است؛ اگر کشمکشهای میان فرهنگستان هنر و موزهی بانک پاسارگاد نبود، صحبت از گنجینه همچنان راز مگو باقی میماند.
آسیبدیدگی آثار خوشنویسی دورهی صفوی گنجینهی فرهنگستان
چند ماهی از انتشار اخباری مبنی بر دعوای میان فرهنگستان هنر و موزهی بانک پاسارگاد میگذرد. مؤسسهی صبا یکی از زیرمجموعههای فرهنگستان هنر است که معمولاً با فعالیتهای نمایشگاهی در زمینهی هنرهای تجسمی شناخته میشود. این مؤسسه یکی از بزرگترین فضاهای نمایشگاهی تهران را در اختیار دارد و از اسفند ۱۳۸۷ در طبقهی سوم آن، موزهی بانک پاسارگاد هم به نمایش آثاری، که طی این سالها خریده، اقدام کرده است. بااینحال مدتی است که بحث میان علی معلم دامغانی در مقام رئیس فرهنگستان هنر و امین تفرشی، مدیرعامل شرکت پارس آریان، از طرف شرکت مادر بانک پاسارگاد بالا گرفته و فعالیتهای موزه فعلاً متوقف شده است. اما آنچه نام فرهنگستان را در روزهای اخیر بار دیگر خبرساز کرد موضوع تازهای است که حجت امانی، رئیس پیشین مؤسسهی صبا، عنوان کرد. امانی که خود هنرمند است و تاکنون نمایشگاههایی در داخل و خارج از ایران برگزار کرده، پیش از این از اعضای پژوهشی فرهنگستان هنر هم بود و از بهمن سال گذشته حدود شش ماه، مدیریت صبا را برعهده داشت اما همراه تعداد دیگری از کارکنان فرهنگستان هنر از سوی علی معلم، به اتهام «تطمیع از سوی بانک پاسارگاد»، از کار برکنار شد. امانی چهارشنبه، اول شهریور، در بخشی از نامهاش به علی معلم به موضوعی اشاره کرد که قبل از این کمتر دربارهی آن صحبت شده بود؛ یعنی گنجینهی فرهنگستان هنر، گنجینهای که نهتنها صحبتی از تعداد و نوع آثار آن نبود بلکه به ادعای امانی از گزند شرایط محیطی نیز در امان نمانده و در صورت بیتوجهی ممکن است دچار «مرگ زودرس» شود.
وقتی به سراغ او میرویم تا بیشتر جویای موضوع شویم، میگوید شاید بهتر باشد بهجای گنجینه از واژهی دفینه استفاده کنیم. به گفتهی او بیش از هزار اثر از هنرمندان ایرانی و خارجی از جمله هنرمندان نامدار معاصر ایرانی در آنجا نگهداری میشود: «چهار پنج اثر از بهمن محصص که شاید بتوان گفت از بهترین کارهای او هستند. همچنین بیش از ده اثر از حسین زندهرودی، سهراب سپهری، رضا مافی و دیگران. یکی از خصوصیات جالب گنجینه این است که اولین و نابترین تجربیات هنرمندان شناختهشدهی معاصر کشورمان را در خود دارد.»
اثری از حسین زندهرودی که با وضعیت نامناسبی نگهداری میشود
مدیر پیشین مؤسسهی صبا همچنین از هنرمندانی مانند مارکو گریگوریان، منصور قندریز، جعفر روحبخش، مسعود عربشاهی، ناصر اویسی، صادق تبریزی و تعدادی از آثار خارجی که مشهورترین آنها ویکتور وازارلی، از هنرمندان مشهور جنبش اُپ آرت (هنر دیدگانی)، است نام میبرد که آثارشان در این گنجینه وجود دارد و ادامه میدهد: «غیر از تعدادی نسخهی خطی، آثار تجسمی که به میرحسین موسوی، رئیس فرهنگستان سابق، اهدا شده بودند، در این گنجینه جای دارد. بههرحال او نخستوزیر بوده، در مسافرتها هدایایی دریافت کرده و این هدایا به این مجموعه اضافه شده بودند.»
آنطور که امانی میگوید این آثار مربوط به سالهایی است که مکتب «سقاخانه» تازه شکل گرفته بود و حتی ممکن است خود هنرمندان هم ندانند آثار آن دورهشان در کجا نگهداری میشود. بخشی از این مجموعه شامل حدود بیست اثر در ۱۳۹۵ تحت عنوان نمایشگاه «مروری بر جنبش سقاخانه» در مؤسسهی صبا به نمایش درآمده و بقیه هنوز به معرض دید عموم گذاشته نشدهاند.
امانی میگوید از پیشینهی این آثار اطلاعات مستندی ندارد اما به شنیدههایی اشاره میکند که آنها را به اموال ضبطشدهی بنیاد مستضعفان نسبت میدهند که حدود ۲۴۰ یا ۲۵۰ اثر آن از سوی رئیس پیشین فرهنگستان هنر خریداری میشود. او دربارهی زمان خریداری این مجموعه میگوید: «نمیتواند مربوط به زمان خیلی دوری باشد چون خود فرهنگستان هنر سابقهی چندانی ندارد. شاید به ده پانزده سال قبل برگردد. ضمن اینکه آن موقع خرید و فروش آثار هنری، به این شکلی که امروز متداول است، نبود. تدبیر خوب مدیر قبل فرهنگستان این بود که این آثار جمعآوری و به مجموعهی فرهنگستان انتقال داده شوند اما تاکنون تدبیر درستی برای نگهداری آنها ارائه نشده است.»
گذشته از کم و کیف آثاری که در گنجینه نگهداری میشود، آنچه امانی در نامهی خود به علی معلم دامغانی به آن انتقاد کرده فضای گنجینه است که به اعتقاد او شرایط مناسبی ندارد. نشانیهای او از گنجینه راهروی در ساختمان فرهنگستان است که پنجرههای آن معمولی، نفودپذیر به گرد و خاک، و بدون دماسنج و رطوبتسنج است. همچنین یکی از شرایطی که معمولاً گنجینهها برای نگهداری آثار و روی هم قرار نگرفتن آنها انجام میدهند قفسهبندی است. مدیر پیشین مؤسسهی صبا عنوان میکند اخیراً کارهایی در این زمینه انجام شد اما کافی نبود: «خیلی از کارها روی هم تلنبار شده بودند. خیلی از کارها رول شده یا برخی در پوشه نگهداری میشوند که باعث شده خیلی از آنها را حشرات و جانوران بخورند؛ مثل نسخ خطی. بزرگترین عیب این است که متخصص برای این کار در فرهنگستان نداشتیم. متأسفانه در این سالها فرهنگستان هنر حتی یک موزهدار هم حتی بهصورت ساعتی جذب نکرد و از نیروهای خدماتی و نظافتچی استفاده میشد. منتها نیروهای خدماتی به مسائل تخصصی آگاه نیستند مثلاً بدون دستکش به آثار دست میزنند یا آنها را جابهجا میکنند که در این بین ظاهراً در یک سال گذشته یک اثر هم تخریب شد و یکی از مجسمهها بر اثر بیاحتیاطی شکست. خیلی راحت این موضوع کتمان و به یک صورتجلسه، که اثر شکسته است، اکتفا شد.»
وضعیت نامناسب نگهداری آثار گنجینهی فرهنگستان هنر
امانی سپس به خطر نابودی نسخ خطی اشاره میکند: «در زمان مدیریت من پیشنهاد داده شد که نسخههای خطی تحت عنوان مرقع فرهنگستان چاپ شوند تا پیش از آنکه آسیب جدی ببینند دیده شوند. برخی از نسخههای خطی از گزند حشرات و موریانهها در امان نماندهاند و بیش از سی چهل درصد آنها تخریب شدهاند یا بهزودی از بین خواهند رفت. اینها آثاری مربوط به مفاخر خوشنویسی ایران مثل عبدالرشید دیلمی، خواهرزادهی میرعماد، هستند. در زمان مدیریت من با طرح انتشار این نسخ موافقت شد و عکسبرداری آن نیز صورت گرفت اما طرح مسکوت ماند چون کار فرهنگی ناب آنجا معنایی ندارد. سیاست ریاست فعلی فرهنگستان چراغخاموش بودن است. ایشان از این اصطلاح استفاده میکند و میگوید با چراغخاموش برویم.»
امانی دربارهی کارهایی که برای رسیدگی به این وضعیت انجام داده میگوید: «مسلماً در چنین فضایی حفاظت آثار برای ما، که مسؤول نگهداری آنها بودیم، فوقالعاده سخت بود. برای همین از متخصصان امر دعوت کردیم. کارشناسان مختلفی از پژوهشکدهی میراث فرهنگی و دانشگاه هنر اصفهان، که در رشتهی مرمت و باستانشناسی تحصیل کردهاند، از گنجینه بازدید کردند. علاوهبر اینها متخصصانی از دانشگاههای خارجی گنجینه را بازبینی کردند. آنها در گزارش خود نوشتند که این آثار در معرض آسیب جدی قرار دارند. طبیعی هم بود چون آن فضا شرایط نگهداری آثار هنری را ندارد.»
آیا نتیجهی بررسی کارشناسان و نوشتن این گزارش توانسته است کمکی به بهبود وضعیت گنجینه کند؟ امانی دربارهی واکنش به بازبینی گنجینه پاسخ میدهد: «متأسفانه هیچ پاسخی داده نشد. فقط گفتند هزینهی کارشناسی چقدر میشود و نفری چهارصد هزار تومان بابت حق کارشناسی پرداخت شد. جالب است بدانید که مدعی هم بودند که ما این هزینه را میدهیم که اینگونه دربارهی گنجینه بد بنویسند؟ دیگر هیچ اقدامی صورت نگرفت. همانطور که گفتم این موضوع جزو دغدغههای فرهنگستان نیست. الآن دغدغههای فرهنگستان، متوجه مسائل حاشیهای و برگزاری نشستهای تخصصی برای صندلیهای خالی است. این خطر بزرگی برای گنجینهی فرهنگستان است.»
امانی، با بیان اینکه ریاست فرهنگستان هنر از مجموعههای دیگر ایراد میگیرد که چرا شناسنامه ندارند، میپرسد: «شما که این ایراد را میگیرید، برای آثار گنجینهی فرهنگستان چه شناسنامهای تهیه کردهاید؟ جز اینکه این آثار در سالهای اخیر و بالاخره بعد از سالها لیست شد و شمارهی اموال خورد؟ چه کار دیگری روی آنها صورت گرفته است؟ متأسفانه افرادی که تخصص مرمت ندارند آثار را مرمت میکنند و هیج گزارشی از مرمت آنها نیز مستند نمیشود.»
استفاده از بهترین امکانات فرهنگستان هنر
برای پیگیری وضعیت گنجینه به سراغ روابط عمومی فرهنگستان هنر رفتیم که پس از چند ساعت، فرصت گفتوگوی حضوری با علی معلم دامغانی فراهم شد. اگر از بحثهای ماههای اخیر فرهنگستان با شرکت پارس آریان بگذریم، باید گفت مجموعهی تحتمدیریت معلم طی سالهای گذشته بیسروصدا فعالیتهایش را انجام داده است. فرهنگستان، که روزگاری دوسالانههای «پوستر جهان اسلام»، «نقاشی جهان اسلام» و همایشهای میانرشتهای یا بررسی مکاتب مختلف هنری را برگزار میکرد، طی این سالها برپایی چنین برنامههایی را ادامه نداد و تقریباً با سکوت فعالیتهای خود را پیش برده است.
یک پرانتز هم میتوان به اینها اضافه کرد. چد سالی از مدیریت معلم بر فرهنگستان هنر گذشته و حتی یکی دو سال، گزینههایی نیز برای جانشینی او مطرح شدند، اما این موضوع مسکوت ماند؛ هرچند شایعاتی هم در فضای غیررسمی عنوان میشود که کمبود بودجه راه رفتن او را هموار میکند.
بااینحال موضوعی که این روزها علی معلم روی آن دست گذاشته، از جمله بحثهایی است که حرف و حدیث دربارهی آن زیاد و البته غیرشفاف است.
با افزایش شایعات و اخبار غیررسمی، نگرانی هنرمندان و رسانهها نیز بیشتر شده و حتی زمزمههایی مبنی بر درخواست از رئیسجمهور برای رسیدگی به موضوعی اینچنین گسترده و حقوقی که در آن پای آبروی ملی نیز در میان است شنیده میشود.
او از جعل آثار و مغشوش بودن بازار هنری صحبت کرده است. البته موضوع این گزارش کاری به جزئیات و مسائل حقوقی دعوای میان فرهنگستان و موزهی بانک پاسارگاد ندارد اما معلم اشاره به گنجینه را هم به این ماجرا ارتباط میدهد: «بخش عمدهای از حرفهای شما مبتنی بر مقالهی کسی است که عنوان هنرمند دارد و فعلاً متهم است. حرفهایی که پیرامون گنجینه زده است، آدرس دادن به آدمهای شرکت پارس آریان … است که دنبال آثار بهدردبخور هستند تا بتوانند در بازارهای جعلی و دروغ خودشان اینور و آنور آب به فروش برسانند. این موضوع حتی میتواند موضوع شکایت ما از آقای امانی باشد. او در مدت کوتاهی که اینجا بوده متوجه برخی داشتههای گنجینه شده است. چرا به دوستان بیرونش آدرس میدهد؟ آدرس دربارهی چیزهایی که تابهحال کسی از آنها خبر نداشته است.»
معلم همچنین عنوان میکند به دلیل وجود آثار در فرهنگستان از پلیس خواسته است بیشتر به شرایط امنیتی اطراف فرهنگستان توجه کند. وقتی از او میپرسیم که شرایط نگهداری آثار گنجینه چگونه است و آیا باید نگران وضعیت آنها باشیم، پاسخ میدهد: «فعلاً در حد مقبول و معقول هستند یعنی در حدی که توانایی داریم. آثار هنری در همهی دنیا از نظر رطوبت، خشکی، سرما و گرما چک میشوند. ما از بهترین امکاناتی که میتوان اینجا داشت برای نگهداری تابلوها استفاده میکنیم.»
به گفتهی معلم آثار در قفسهبندی قرار ندارند اما اینطور هم نیستند که روی هم قرار گرفته باشند. بخش دیگری از انتقاد امانی از وضعیت گنجینه دربارهی نسخ خطی است که در برخی عکسهای ارسالی برای «شبکه آفتاب» به آسیب آنها اشاره کرده است. معلم دربارهی نگرانی از اینکه آیا نسخ خطی در معرض خطر قرار دارند، پاسخ منفی میدهد و خطاب به صحبتهای امانی میگوید: «حرفهای ایشان برخلاف اسمشان از امان برخوردار نیست؛ مثل کور که به او عینالله میگویند و به آدم خیانتکار امانی میگویند.»
وضعیت نگهداری آثار گنجینه
از خبرنگاران دعوت میکنیم
ادامهی صحبتهای معلم دربارهی چرایی دعوا با شرکت پارس آریان است که به گفتهی او از اعتبار فرهنگستان برای خرید و فروش آثارشان استفاده کرده و با وجود آنکه او طی سالهای گذشته از آنها خواسته است به کار موزه پایان دهند و آثار خود را از فرهنگستان خارج کنند، شرکت به این موضوع توجهی نکرده و او هم تصمیم به جلوگیری از فعالیت موزه کرده است. اما از این موضوع که بگذریم، دغدغهی وضعیت گنجینهی فرهنگستان هنر همچنان باقی است. اگر تا امروز گنجینهی موزهی هنرهای معاصر تحت عنوان یکی از مخازن ارزشمند آثار هنری معاصر مورد توجه بود، بهنظر میرسد از این پس باید گنجینهی فرهنگستان هنر را هم به این فهرست اضافه کرد. البته نگرانی از وضعیت گنجینهی موزهی هنرهای معاصر، دربارهی نبود فهرست دقیقی از آثار موجود، این گنجینه را هم در یکی دو سال گذشته خبرساز کرده و احتمالاً تعداد و وضعیت گنجینهی فرهنگستان هنر هم به دیگر دغدغههای جامعهی هنرهای تجسمی اضافه خواهد شد. این در شرایطی است که گنجینهی موزهی هنرهای معاصر تاکنون چهاربار برای اهالی رسانه به نمایش درآمده اما گنجینهی فرهنگستان هنر تازه آشکار شده و شاید هم طبیعی باشد که تاکنون مورد بازدید خبرنگاران قرار نگرفته باشد. به همین دلیل تا زمانی که کارشناسان گزارشی از وضعیت آن ارائه ندهند یا اجازهی ورود به خبرنگاران داده نشود، تنها میتوان به صحبتهای دو طرف، یا عکسهایی که در اختیار رسانهها قرار میگیرد، استناد کرد. البته میتوان به این گفتهی علی معلم هم امیدوار بود که «یک دفعه از خبرنگاران دعوت میکنیم تا از گنجینه بازدید کنند».
*عکس اول اثری است از بهمن محصص
طبيعت روي کرهي زمين يک بار با عصر يخبندان آخرالزمان را تجربه کرده است. خطر…
«من در محیط کارم مورد استثمار قرار گرفتم.»«حقوق واقعی من پایمال میشود.»«سهامدار و مالک حقوق…
آنهایی که در امریکای شمالی زندگی میکنند یا در اروپای غربی، یا حتی در دیگر…
فیلمهای اخیر کریستوفر نولان دیریابند و آخرین ساختهی او، اوپنهایمر، نیز از این قاعده مستثنا…
محفوظ در یال کوهسالان به جستوجوی گیاهان ناشناخته بود که یکی از همولایتیها را دید…
روزهای پایانی دیماه ۱۳۹۸. اعلام میشود که ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهداد روحانی، رهبر…