شاید تمبرهایی که درون قابها جای گرفته، برای مایی که در ایران بزرگ شده و زندگی میکنیم، جز یادآوری روزهای خاص تقویم، یا نکتهای از تاریخ گذشته، پیام دیگری نداشته باشد اما برای کودکی که بیش از سی سال است از ایران دور بوده، ماجرا نوع دیگری است. علی مبصر با نمایش تمبرهای جمعآوری کرده در ایران میخواهد روایت خود را از این تمبرها بگوید.
مبصر بعد از ۳۷ سال به ایران آمده است. او کارشناسی هنرهای زیبا را از دانشگاه کینگزستون در انگلستان گرفته و علاوهبر شرکت در چندین نمایشگاه گروهی در انگلستان، امریکا و اسپانیا سه نمایشگاه انفرادی دیگر هم در انگلستان، امریکا و فرانسه برپا کرده اما برای اولینبار است که در ایران نمایشگاه میگذارد، آنهم با مفهومی که همهی عمر با آن درگیر بوده است.
عکسهای او همان تمبرهایی هستند که روی پاکتهای نامه یا بستههای پستی چسبانده میشوند. تمبرهایی بهظاهر ساده و معمولی که حتی شاید زمان استفاده هم کسی دقت زیادی به آن نمیکرد چه برسد به این روزها که دیگر کمتر از پست استفاده میشود. بااینحال کودکی مبصر با همین تمبرها گذشته آنهم از نوع ایرانیاش. میگوید بااینکه برای او جذابیتی نداشته تمبرهای امریکایی و انگلیسی را هم جمعآوری میکرده اما چه شده که تمبرهای ایرانی برایش مهم میشوند: «بیش از سی سال گذشته است از روزهایی که من در تبعیدگاهم با تمبرهای جداشده از پاکتهای نامهها و بستههای رسیده از ایران با کشوری که تقریباً هرگز ندیده بودمش ارتباط میگرفتم. کشور من در تمام این سالها در خیالم با طرحهای مختلف و تصاویر نقاشیشده بر تمبرها شکل میگرفت. در آغاز تنها هیجان و شگفتی بود، بیهیچ تمایلی به سوی داستانهای پنهانی. بعد از ده سال جمعآوری تمبرها، بهمرور که رازها برایم فاش شد، تصویر کشورم آرامآرام بهوضوح میرسید و اشتیاق بیشتر میشد. بعدها آنها را در مقام اثر هنری ارج نهادم و امروز به خانه آوردم.»
کودکی او با جنگ ایران مصادف شده بود. تلویزیون صحنههای جنگ، و به قول مبصر ترسناک، از کشورش نشان میداد و او در خلوت خودش به تمبرها پناه میبرد تا ایران را از روی تصویرهای رنگی تمبرها در خیال خود بازسازی کند.
میگوید دلش میخواسته آدم عادی و نرمالی باشد اما داستان زندگیاش نرمال نبود برای اینکه بعد از انقلاب به لندن آمده بود و دوستان ایرانی زیادی نداشت: «نمیخواستم داستانم را کسی بداند اما حالا فهمیدهام داستانم میتواند مهم و جذاب باشد. برای همین تصمیم گرفتم آن را تعریف کنم.»
مبصر مثل خیلی از جوانهای دیگر وقتی در رشتهی هنرهای زیبا فارغالتحصیل میشود، سودای هنرمند شدن داشته اما آنطور که میگوید موضوعی برای خلق اثر هنری نداشته و حالا در چهلسالگی، و زمانی که متوجه شده موضوع هویت همیشه همراهش بوده، سوژههای زیادی برای کارهایش دارد. در سالهای بعد از فارغالتحصیلی کارهای تبلیغاتی و عکاسی میکند تا اینکه برای اولینبار در ۲۰۰۴ عکاسی از این تمبرها را آغاز میکند. او تمبرها را در اتاق تاریک قرار میدهد و با قرار دادن دوربین روی سهپایه و تاباندن نور، تکنیکی برای خودش میسازد که تمبرها برجستهتر شوند. طی چهار پنج سال گذشته کمی از کارهای تفریحی و تبلیغاتی جدا میشود و آثارش جنبهی شخصیتری به خود میگیرد، مثلاً در مجموعهای که پیش از تمبرها خلق کرده، از بستههای غذایی که مادرش از امریکا برایش میفرستاد عکاسی کرده است. مادر مبصر او را در هشتسالگی از امریکا به لندن میفرستد تا با پدرش زندگی کند و همین انس و الفتی را میان او و عمهاش بهوجود میآورد که موضوع یکی دیگر از کارهای او میشود. میگوید کارهایم بیشتر در مورد ایرانی بودن در بیرون از ایران بودند و در چهار پنج سال گذشته شخصیتر شدهاند. تمبرها از ابتدا برایش جذابیتی نداشتند و تنها آنها را بهشکل راهی برای شناخت ایران جمعآوری میکرده اما بهمرور که درگیر آثار هنری شده، متوجه ارزش این تمبرها و رابطهی آن با بحث هویت میشود و پس از دیداری که با مدیر گالری AG داشته، تصمیم میگیرد تمبرها را در ایران نمایش بدهد. ابعاد آنها خیلی بزرگ نیست و در اندازهی ۲/۱۷ در ۴/۲۱ سانتیمتر با تکنیک عکاسی دیجیتال چاپ شدهاند. از هر عکس پنج نسخه به فروش میرسد که نسخهی هنرمند دو میلیون و دویست هزار تومان قیمت دارد. موضوعهای آنها هم متفاوت است از روز جهانی پست تا حملهی موشکی امریکا به هواپیمای مسافربری ایران که برای پوستر نمایشگاه نیز انتخاب شده است. نشان دادن این تمبرها، همانطور که برای صاحب آنها داستان یا روایتی از ایران دارد، میتواند برای آنهایی نیز که ایران را نمیشناسند یا ایرانی نیستند جذاب و دیدنی باشد اما بهنظر میرسد تماشای این آثار برای ایرانیهای داخل کشور دیدن مجموعهای از تمبرهاست که یک ایرانی عکاسی کرده تا به اثر هنری تبدیل شود و فقط یادی از گذشته یا ورقی از تقویم باشد که آنقدرها هم درگیرکننده نیست. هویت موضوعی جهانی است اما شاید برای آنها، که در جایی دور از خاک خود زندگی میکنند، موضوع پیچیدهتری باشد.
طبيعت روي کرهي زمين يک بار با عصر يخبندان آخرالزمان را تجربه کرده است. خطر…
«من در محیط کارم مورد استثمار قرار گرفتم.»«حقوق واقعی من پایمال میشود.»«سهامدار و مالک حقوق…
آنهایی که در امریکای شمالی زندگی میکنند یا در اروپای غربی، یا حتی در دیگر…
فیلمهای اخیر کریستوفر نولان دیریابند و آخرین ساختهی او، اوپنهایمر، نیز از این قاعده مستثنا…
محفوظ در یال کوهسالان به جستوجوی گیاهان ناشناخته بود که یکی از همولایتیها را دید…
روزهای پایانی دیماه ۱۳۹۸. اعلام میشود که ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهداد روحانی، رهبر…