روبهروی بازار پانزدهخرداد، یک خودرو ون پارک شده بود و از آن طرف مردی دست کودک دهیازدهسالهای را گرفته بود و روی زمین میکشید، در دست دیگر بچه یک بسته آدامس بود، گریهکنان التماس میکرد تا رهایش کنند، مرد کشانکشان او را به داخل ون رساند و مددکار بهزیستی با لبخند از کودک گریان استقبال کرد.
بچهها را دستگیر میکنید و اسمش را میگذارید «جذب کودکان کار»؟ بعد بدون در نظر گرفتن شأن و کرامت انسانی کودکان آنها را در جایی مانند زندان نگهداری میکنید و نامش را گذاشتهاید «ساماندهی»؟ یعنی تجارب حداقل شانزدهسالهی شما در حوزهی کودکان کار و خیابان همین است؟ این تأسفبار نیست که بعد از این همه سال مدام چرخهی ناقصی را تکرار میکنید؟ چطور از جذب و ساماندهی کودکان کار سخن میگویید، وقتی مطالعهای از کودکان شاغل در خیابان در اختیار ندارید؟ سالهاست در فصلها و دورههای مختلف این رویه را پیش میبرید؛ خب اگر روش گذشتگان موفق بود، حضور پرشمار کودکان کار در سطح خیابانهای شهرهای بزرگ نشانهی چیست؟ چرا اصرار دارید روشی ناکارآمد را مدام به اشکال مختلف تکرار کنید؟ مطالعهی سادهی کارشناسی که فقط کمی به مسائل کودکان آشنایی و علاقه داشته باشد به آگاهی شما خواهد رساند بچههایی که در خیابان کار میکنند چند دستهاند. آنوقت باید برای هر گروه برنامههای خاصی داشته باشید تا از تعداد کودکان نیازمند به کار کاسته شود.
کودکان شاغل در خیابانهای شهر تهران را میتوان در سه دسته جای داد:
یک. کودکان مهاجر یا پناهنده که اغلب کودکان افغانستانی هستند و تعدادشان هم زیاد است. در این خصوص اولاً باید سیستم مهاجرپذیری اصلاح شود. بعد برای آنها که در کشور کار و زندگی میکنند حداقلهای تأمین اجتماعی و رفاه و هزینهی تحصیل و امکانات زندگی فراهم شود، هزینههای درمان پایین بیاید، خانوادهها را تحت پوشش بیمهی سلامت (رایگان) قرار دهید … با همین روش ساده تعداد زیادی از کودکان کار افغانستانی کم میشود، خانواده از عهدهی هزینههایش برمیآید و نیازی به اشتغال کودکان این خانوادهها نیست.
دو. کودکان خانوادههای کولی که به غربتیها معروفند. کولیها قدمت طولانی در این کشور دارند، اما هیچگاه مطالعهای جدی روی آنها انجام نشده است. دولتهای مختلف آنها را به حساب نیاوردهاند و زادوولد بسیار زیاد و جمعیت کنترلنشده دارند. پستترین اقسام اشتغال خیابان در اختیار این گروه است. خب این همه هزینهی ساماندهی برای چرخهای معیوب میتواند صرف مطالعهی جدی روی این قشر شود و راهکارهای تواناسازی فرهنگی و اقتصادی این خانوادهها سنجیده شود.
سه. سومین گروه کودکان مهاجر از شهرهای مختلف هستند، خب بیایید به هر نحوی که شایستهی هموطنان است جلو مهاجرتها را بگیرید، یعنی چه که روستاهای ما روزانه خالی از سکنه میشوند؟ پس اگر روی توسعهی عدالت و توزیع عادلانهی ثروت و مانند اینها کار کنید، این دسته از کودکان کار تعدادشان کم میشود.
خب با این توضیحات ساده حالا واقعاً اصرار شما برای پاک کردن صورت مسأله چیست؟ آقای وزیر رفاه در جریان هستید که مسؤولیت اقسام پنهان اشتغال کودکان بر عهدهی شماست؟ میدانید هزاران کودک در کارگاههای نمور و زیرزمینی و دور از دسترس استثمار میشوند؟ با حقوق بسیار اندک مورد بهرهکشی قرار میگیرند؟
همین چند وقت قبل بود که در اجلاس جهانی کار از بهبود وضعیت کودکان کار در کشور سخن گفتید. لطفاً دستور بدهید همکاران شما این بساط جذب و ساماندهی را زودتر جمع کنند.
*مدیرعامل انجمن «آوای ماندگار دروازهغار»
طبيعت روي کرهي زمين يک بار با عصر يخبندان آخرالزمان را تجربه کرده است. خطر…
«من در محیط کارم مورد استثمار قرار گرفتم.»«حقوق واقعی من پایمال میشود.»«سهامدار و مالک حقوق…
آنهایی که در امریکای شمالی زندگی میکنند یا در اروپای غربی، یا حتی در دیگر…
فیلمهای اخیر کریستوفر نولان دیریابند و آخرین ساختهی او، اوپنهایمر، نیز از این قاعده مستثنا…
محفوظ در یال کوهسالان به جستوجوی گیاهان ناشناخته بود که یکی از همولایتیها را دید…
روزهای پایانی دیماه ۱۳۹۸. اعلام میشود که ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهداد روحانی، رهبر…