از نام نمایشگاههای مژگان بختیاری هم میتوان به فضای کارهای او پی برد. تازهترین آثار بختیاری نیز از این قاعده مستثنی نیستند و نقاشیهای سیاه و سفیدش نمایش طغیان مردمانی است که تاریخ را به تصویر کشیدهاند.
معصومه بختیاری، که او را به نام مژگان بختیاری نیز میشناسند، متولد ۱۳۴۴ است و مدرک کارشناسی نقاشی از دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران را در ۱۳۷۰ و مدرک کارشناسی ارشد انیمیشن را از دانشگاه تربیت مدرس در ۱۳۷۸ گرفته است. او تابهحال چندین نمایشگاه انفرادی داشته که شامل «در اندرون» در ۱۳۸۳ در گالری اثر، «جامعهی امن» در گالری طراحان آزاد در ۱۳۸۷، «امسال حواستان را جمع کنید» در گالری طراحان آزاد در ۱۳۸۸، «و ناگهان، هیچ اتفاقی نیفتاد» در گالری طراحان آزاد در ۱۳۸۹ و «هیچکس» در گالری طراحان آزاد در ۱۳۹۱ است. همچنین سه نمایشگاه انفرادی نیز در خارج از کشور در گالری «دپو اسکوار» بوستون امریکا در ۱۳۸۳، گالری ویلیام تاور هیوستون امریکا در ۱۳۸۲ و گالری اویسی در لسآنجلس امریکا در ۱۳۷۸ بوده است. او علاوهبر اینها در داخل و خارج از کشور نمایشگاههای گروهی هم برپا کرده است.
در نمایشگاه اخیر مژگان بختیاری با عنوان «چشماندازهای امیدفرسا» تعداد تابلوها زیاد نیست، شاید پنج یا شش تابلو، اما بومهای نسبتاً بزرگ فضای نمایشگاه را پر کردهاند. کارها با تکنیک مداد خلق شدهاند و تمام آنها موضوع و مفهوم یکپارچهای را دنبال میکنند. بومهای او همچون نمایشگاهش شلوغ و پراکنده نیستند و زمینهی سفید کارها اجازهی فکر کردن، دربارهی آنچه نقاش قصد انتقال آن را داشته، بهوجود میآورد. غیر از نام خود مجموعه، کارها عنوان خاصی ندارند و اینطور نامگذاری شدهاند که اثر شمارهی فلان از مجموعهی «چشماندازهای امیدفرسا». بااینحال اگر کارها را از روی مسیری که چیده شدهاند یا از روی شماره هم دنبال نکنید، مشکلی پیش نمیآید. همهی آنها، در عین مستقل بودن، کاملاً شبیه یکدیگر هستند و برخلاف برخی از مجموعههایی که ممکن است تعدادی از کارها از نظر ظاهری یا مفهومی ربطی بههم نداشته باشند، این مجموعه همچون مجموعههای دیگر بختیاری تکمیلکنندهی هم هستند.
در ورودی نمایشگاه شعری از احمد شاملو آورده شده است: «ناگهان/ مدخل سردابی/ آنک/ مات و حیرتزده در یکدیگر مینگریم/ نه، غلط بودم آنگاه که گفتم میدانستم/ که به دنبال چهایم/ مشعلی برمیافروزم/ میخزم در سرداب/ بدان منظر خوف/ چشم برمیدوزم.»
در تمام نقاشیها گلهایی در بخشی از تابلو کشیده و مردانی که شبیه جمعی انقلابی یا پرهیجان هستند در گوشهای دیگر روبهروی گلی، که پیچیده و درهمتنیده است، قرار گرفتهاند. احتمالاً همانطور که میتوان از نام نمایشگاه هم حدس زد، اینها چشماندازهای امیدفرسا هستند اما بهنظر میرسد امیدفرسا مصداق عینی ندارد، در عین اینکه میتواند کاملاً نمادی از امیدی باشد که اتفاقاً مصداق دارد و طاقت و شکیبایی را برده است. ژینوس تقیزاده نیز در مطلبی، که در نمایشگاه قرار دارد، به همین موضوع اشاره کرده است: «مژگان بختیاری در مجموعههایش رد پای تلاشهای سترون و دور و تسلسل امید به ناامیدی در عرصههای اجتماعی را دنبال کرده بود. با حساسیت و باریکبینی در انتخاب زاویهی دید که گهگاه او را نزدیک به خردهروایتهای فردی میگیرد و گاه از نص صریح قانون وام میگرفت. او همواره ارجاعات ادبی و رمزگان نوشتاری برخاسته از ادبیات سیاسی روز را گاه در ساختار بصری اصلی و به عنوان بخشی از عناصر تشکیلدهندهی اثر و گاه در عناوین به کار گرفته است.»
نهتنها آثار بختیاری در این نمایشگاه بلکه دیگر مجموعههایش هم اشارهای به مکان ندارند اما برخلاف آن زمان عنصر بارزی است که بهوضوح میتوان در کارهای او مشاهده کرد. گذشته از مجموعهی «امسال حواستان را جمع کنید»، که در آن به گفتهی تقیزاده از نص صریح قانون یا منابعی همچون بیلبوردهای تبلیغاتی، اطلاعیهی دادستان تهران، خطبههای نماز جمعه و سایت رجانیوز نیز استفاده شده، میتوان گفت تقریباً تمام مجموعههای بختیاری مستندی از زمانهای هستند که آنها را به نمایش گذاشته است. او ثبتکنندهی رویدادهای اجتماعی و سیاسی است که در تازهترین کارهایش با رجوع به انقلابها و خروش مردانی شکل گرفته است که برای دستیابی به امیدی بزرگتر به حرکت افتادهاند تاآنجاکه در یکی از تابلوها، آنها دارند به سمت گل میدوند یا در تابلویی دیگر یکی از همان مردان، که جلوتر از دیگران ایستاده، با دست به گل اشاره میکند. بااینحال انگار سکون یا توقفی در فضا رخ داده و با وجود آنکه آدمها نمایشی از خروش و تلاطم هستند، بهغیر از سیاه و سفید بودن کارها، باز هم سردی یا انجمادی در تابلوها وجود دارد. انگار آدمها در لحظهای که به سمت گل در حرکت هستند منجمد شدهاند. شاید آنها به سمتی میروند تا فردای بهتری بسازند، همان امیدی که قرار است باشد، اما اگر به نام نمایشگاه نگاهی کنیم احتمالاً خیلی هم نباید به آن امید دل ببندیم؛ شاید باید عاقبت کار را فرساینده تصور کنیم.
طبيعت روي کرهي زمين يک بار با عصر يخبندان آخرالزمان را تجربه کرده است. خطر…
«من در محیط کارم مورد استثمار قرار گرفتم.»«حقوق واقعی من پایمال میشود.»«سهامدار و مالک حقوق…
آنهایی که در امریکای شمالی زندگی میکنند یا در اروپای غربی، یا حتی در دیگر…
فیلمهای اخیر کریستوفر نولان دیریابند و آخرین ساختهی او، اوپنهایمر، نیز از این قاعده مستثنا…
محفوظ در یال کوهسالان به جستوجوی گیاهان ناشناخته بود که یکی از همولایتیها را دید…
روزهای پایانی دیماه ۱۳۹۸. اعلام میشود که ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهداد روحانی، رهبر…