پیرمردِ سقزی هر روز به تکدرخت زمین کشاورزیاش از دور خیره میشد. درخت آب باران میخورد و بار و برگ…
نرگس جودکی: «اگر قرار بود از نو ساخته شود، این راه را دوباره میساختم» (1) حالا بعد از 88 سال زندگی…
- انو بیآبیه، جنگِ آبه، به هفتاد و یک روستای قصرقند چی بکنه؟ - خانم فرماندار، شما پریشانه، صبر بکن،…
«گوجه برای فقرا مجانی.» کنار پارچهنوشته چند جوان با لباس بلوچی سفید و آسمانی ایستادهاند. ظهر است و دهیار داروکان…