صبحی را تصور کنید که بیخبر از «جهان هنر» از خواب برخاستهاید، لیوان چای یا قهوهای در دست، در حال…
از برادر سوم، از اسماعیل شیشهگران اما چندان نام و نشانی باقی نیست، نه خبری از نمایشگاهی ازش میشنوی نه…
نوارهای رنگی در هم پیچ میخورند، بالا میروند و در دو نقطه به یکدیگر گره میخورند. تلاقی آنها چشمان پرترهای…
پس از گذر از هزارتویی که بیشباهت به صفهای کنترل فرودگاه نیست به «منطقهی صفر» وارد میشوی... ایستادهای در میدانگاهی…