مکس پرکینز (William Maxwell Evarts “Max” Perkins 1884-1947)، زادهی نیویورک، بعد از گزارشگری برای «نیویورکتایمز»، در 1910 در مقام ویراستار ادبی به…
سلست آلباره، خویشاوند و پرستار مارسل پروست، دربارهاش نوشته است: «هرگز ندیدم حتی یک یادداشت دوخطی را ایستاده یا پشت…
یکی بود یکی نبود، گاوی بود که اسمش فردیناند نبود و هیچ هم از گلها خوشش نمیاومد. عاشق جنگ و…
اوایل رمان «خشم و هیاهو» تقریباً تمام تداعیهای ذهنی بنجی، راوی گنگ فصل اول، به خواهرش کدی ختم میشود. سرما…