فخر به فقر

رئالیسم اجتماعی، از بدو ورود خود به ایران، رئالیسم نبود؛ نوعی رسالت نویسندگی بود که خود را در نفی جهان‌بینی‌های دیگر می‌دید. در واقع مانیفستی اعتراض‌آمیز بود که شعار رهایی محرومان را می‌شد از پس‌زمینه‌های آن شنید. در این تعریف، رئالیسم دیگر نه به معنای واقع‌گرایی بلکه به معنای آن…

ادامه

فال قفسه‌ی کتاب

یک. مبارکا، شما همه‌ی کتاب‌هایتان را خوانده‌اید. این کپه آن‌قدر کوچک است که نیازی به مرتب کردن هم ندارد. چیدمان این کتاب‌ها نشان می‌دهد که شما اهل کتاب هستید و اینها را هم خوانده‌اید و حواستان بوده که چه چیزی می‌خوانید. این کپه از آن کپه‌هایی نیست که طرف نمی‌داند…

ادامه

بلوغ شلوغ

اولین سال بالغ شدن راوی است. هما و مادرش آمده‌اند منزل راوی و مادر حکایت زندگی‌اش را می‌گوید. زمستان است و دو ماهی مانده به عید. نشسته‌اند دور کرسی. راوی از خواندن کتابی تاریخی چشم می‌گیرد و گوش می‌سپارد به حکایت خانم مهینی. آخر حکایت مادر است که هما پا…

ادامه

خفیه‌نگاری‌ زیر سایه‌ی استالین در گولاک

«یک‌بار پرسیدی زندگی با امید بهتر است یا بدون آن. نمی‌توانم به هیچ نوع امیدی دل ببندم، در واقع بدون آن احساس آرامش می‌کنم.» از خفیه‌نگاری‌های عاشقانه‌ی لف میشچنکو در گولاک   «مرگ همه‌ی مشکلات را حل می‌کند.» این همان ایده‌ای است که یوزف استالین در میان سران حزب به…

ادامه
1 6 7 8 9 10 32