فرزانه* صبح دوشنبه، بیستویکم مهر ۱۴۰۰، زمانی که برادرش شبکار بود، خانهی پدری را برای همیشه ترک کرد. پیش از برآمدن آفتاب کنار مادر و خواهر به نماز ایستاد. نیم گیلاس چای شیرین نوشید. شناسنامه و موبایل و پاوربانک را گذاشت توی کیفش. حجاب سیاه بر سر گذاشت و رفت.…
ادامه