یادبودِ ستایشِ امپرسیون

همه‌چیز از نمایشگاهی در پانزدهم آوریل ۱۸۷۴ شروع شد که قرار بود در آن به‌مدت چهار هفته، در نشانی شماره‌ی ۳۵ بلوار کاپوچی پاریس که خانه‌استودیوی عکاسی فرانسوی به نام گاسپار فیلیکس تورناچون (با نام مستعار «نادار») بود، آثار گروهی از نقاشان جوان آن‌زمان، شامل پیر آگوست رنوار (۱۹۱۹ ـ…

ادامه

کمترش کن

در شرایط کنونی بحث بر سر سرانه‌ی مطالعه در ایران تبدیل به یکی از آمارهای رمزآلود شده: مسؤولان دولتی خبر از سرانه‌ی نیم‌ساعته‌ی مطالعه ایرانی‌ها می‌دهند اما پژوهش‌های نهادهای غیردولتی و بخش خصوصی نشان می‌دهد که سرانه‌ی مطالعه در شبانه‌روز حتی پنج دقیقه هم نیست. از آن طرف بیش‌تر از…

ادامه

از زندگی نوشتم

چهار سالِ پیش که فهمیدید سرطان دارید، درجا شروع کردید به فکر کردن درباره‌ی سرطان. ذهنم می‌رود به چیزی که نیچه زمانی نوشت: «معدود مسائلی به‌چشم روان‌شناس‌ها جذابیتی دارند هم‌قدرِ قضیه‌ی ارتباطِ میانِ سلامتی و فلسفه، و اگر خودش بیمار شود، اشتیاقش به دانش را سراسر متمرکز روی بیماریِ خودش…

ادامه

این نبرد نیست

زمستان امسال از سوزان سونتاگ دوکتاب به فارسی ترجمه و منتشر شد. یکی «بیماری به‌مثابه استعاره/ ایدز و استعاره‌هایش» ترجمه‌ی احسان کیانی‌خواه که انتشارات حرفه نویسنده چاپش کرد و دیگری «درعین‌حال» ترجمه‌ی رضا فرنام، منتشرشده در نشر ثالث. سونتاگ «بیماری به‌مثابه استعاره» را در ۱۹۷۸ نوشت، خودش به سرطان مبتلا…

ادامه