نغمه‌ی بازماندگان

تراژدی کلاسیک آتنی اغلب به‌صورت گونه‌ای از شعر درباره‌ی مرگ موردملاحظه قرار می‌گیرد. داستان‌های آن همواره حول محور مرگِ[۲] کاراکترهایی خاص می‌گردند که بر نمایشنامه‌هایی که در آنها حاضر می‌شوند حاکم هستند: آگاممنون، اُدیپ، آنتیگونه، پنتئوس، هیپولیتوس، هرکول. تراژدی، با جلب توجه مخاطبان خود به تجربه‌های این کاراکترها، آنها را…

ادامه

تسلی به زبان تصویر

«گمان می‌کنم در وجود همه‌ی ما احساس نیازی هست … به باور اینکه آنها که دیگر در کنارمان نیستند، آنها که دوستشان می‌داشتیم … در درون ما یا جایی اطراف ما همچنان حضور دارند.» (کریستف کیشلوفسکی) در «مهتاب و والنتینو» (دیوید آلسپا، ۱۹۹۵)، ربکا تراگرلات، استاد ادبیات دانشگاهی در نیوانگلند،…

ادامه

دوست ندارم نه بشنوم

نیل لبیوت، به لطف ترجمه‌ی چند نمایشنامه‌اش به فارسی، حالا برای مخاطب ایرانی‌اش نامی آشناست به‌ویژه که خواننده‌ی پیگیرتر حتماً فیلم‌های مشهور او را نیز دیده است. لبیوت در این نوشته‌ی خود، که اول بار در «گاردین» منتشر شده،از رفت‌وآمد خود میان دنیای تئاتر و فیلم می‌گوید و از اینکه…

ادامه

چطور خودمان را در کمال آرامش برای مرگ مهیا کنیم؟

مطمئنم با اظهار این حرف، که یکی از بزرگ‌ترین مشکلات انسان مواجهه با مرگ است، اصالت چندانی نخواهم یافت. درست است که این سؤال دشواری برای بی‌ایمانان است (چطور با «عدمی» که منتظرشان است روبه‌رو شوند؟)، اما آمار نشان می‌دهد که این سؤال خیلی از باایمانان را نیز آزار می‌دهد.…

ادامه