تَهِ نمایشنامهی «خیانت» هارولد پینتر، جری و رابرت دارند همدیگر را نگاه میکنند و اِما هم بینشان ایستاده، تازه درمییابیم چرا پینتر قصه را اینطور تعریف کرده بوده و چرا اصلاً باید اینطور تعریف میکرده. تا پیش از این پایان، ساختمان غریبِ نمایشنامه شاید صرفاً نوعی بازیگوشیِ فرمی با پرداختی…
ادامههیأت داوران بوکر امسال جایزهی پنجاههزار پوندیاش را به نویسندهای هدیه کرد که در گمانهزنیها و شرطبندیها کمترین بخت را داشت، ریچارد فلانگان استرالیایی از پنج رقیب قدرش پیشی گرفت و رمان «جادهی باریکی به دوردست» او در رقابت با آثار نویسندههایی همچون الی اسمیت و جاشوا فریس برندهی این…
ادامهپرترهی آدمها را قاب نقشدار نقرهای محصور کرده؛ قاب نقرهای را، ردیف به ردیف پونزهایی که فشرده و متراکم در سطح تابلو فرورفتهاند. در بخشی دیگر، چهرهها با سوزن (میخ)هایی محصور شدهاند؛ گاه در آرایشی دقیق و هندسهمانند و گاه گل و بتههاییاند در ادامهی نقوش زمینهی تابلوها، که به…
ادامهچند سال پیش ازش پرسیدند: «چرا با اینهمه آثار، با اینهمه سهم در نقاشیِ معاصرِ ایران، تاکنون نمایشگاهی برگزار نکردهاید؟» جواب داد: «فکر میکنم برگزاری نمایشگاه انفرادی نوعی خودنمایی است و این کار را دوست نداشتم.» مصاحبهکننده تأکید کرده بود: «اما این رسم معمول در میانِ هنرمندان است.» و توضیحِ…
ادامه