یک قرن و ده سال از صدور فرمان مشروطیت بیشتر نگذشته. تاریخ در بهارستان، زادگاه این جنبش، دارد پاک میشود. بهارستان، میدانی که در ۱۱۰ سال گذشته شاهد مهمترین رویدادهای تاریخی ایران بوده، حالا با خریداری خانههای مسکونی، و اجرای طرح گسترش مجلس، از عناصر هویتبخش خود تهی میشود.
کافی است برای درک این اتفاق، یک روز در بهارستان با یاد حوادث و رویدادهای تاریخساز ایران سر کنید، آن وقت خواهید دید که با احداث مجموعهی بلند مسکونی نمایندگان در جبههی جنوبی و ساخت ساختمانهای مرتفع در جبههی شرقی، یعنی اراضی جنوبی بیمارستان شفا یحیائیان، چگونه بنای قدیم مجلس سرخورده و حریمش شکسته شده است. مغازهدارها هم کسبوکارشان کساد شده و میگویند: «دیگر کسی اینجا نمانده.»
بهارستانی که سالهای خونین مشروطیت را به خود دیده، سالهایی که در آن مشروطهطلبان برای وضع قانون و گسترش عدالت میان تودههای مردم در یومالتوپ، به سرکردگی لیاخوف روسی، به خاک و خون کشیده شدند، حالا باید مردمک چشمانش را تنگ کند تا سکونت مردم را به جان خود ببیند.
با اینکه این روزها جدارهسازی شهرداری رنگ و لعابی به چهرهی بهارستان داده، آنسوتر در کوچه پسکوچههای نظامیه، اکباتان، جورکش، انقلاب و … باید رفت تا دید پشت این چهرهی بزکشده خانههای قدیمی و حیات مردمی چگونه در حال زوال است.
«سه سال است، خانهی همسایهمان را خراب کردند، خانهای قدیمی بود با حیاطی پر از درخت، این ساختمان بیربط را به جای آن ساختند. سالهاست که این کوچه بوی بد میدهد و هیچکس به ما کمک نمیکند. من اینجا را دوست دارم اما دیگر بهارستان بهارستان نیست. انگار دارند ما را بهزور بیرون میکنند.» زن بیشتر از ۴۵ سال است در کوچهی نظامیه زندگی میکند، هنوز خانهی قدیمی و آجر سهسانتی خود را با بالکن پر از گلش حفظ کرده، هرچند این روزها دیگر امیدی به زندگی در بهارستان ندارد.
مجلس قانون را شکست
از روزی که طرح گسترش مجلس کلید خورد تا امروز، که بخشی از کتابخانه و محل سکونت نمایندگان ساخته شده، دوستداران میراث فرهنگی، متخصصان کالبد شهری، معماران و جامعهشناسان هشدار دادند و در رسانهها نوشتند که مجلس خود قانونشکن شده و این طرح باید متوقف شود اما تاکنون پاسخی صریح به این خواسته از سوی مجلسیها داده نشده است.
حمیدرضا حسینی، پژوهشگر تاریخ، میگوید: «طرح توسعهی مجلس، از جنبههای مختلف به بافت تاریخی میدان بهارستان و اطراف آن آسیب زده است. در جبههی جنوبی مسجد و مدرسهی سپهسالار، یعنی جایی که ساختمان جدید کتابخانهی مجلس و خانههای سازمانی نمایندگان ساخته میشود، هکتارها بافت تاریخی تخریب شده که از جمله میتوانیم از ساختمان دبیرستان «علمیه» یاد کنیم. این دبیرستان یکی از مدارس تاریخی تهران و محل تحصیل تعداد شایان توجهی از چهرههای نامدار تاریخ معاصر ایران بود که بهرغم هشدار رسانهها تخریب شد.»
دبیرستان علمیه اما تنها قربانی طرح گسترش مجلس نیست: «در جوار مدرسه نیز خانه و حیاط بزرگی قرار داشت که این اواخر بهصورت دبیرخانهی مجلس مورد استفاده قرار میگرفت و ساختمانش احتمالاً متعلق به دههی ۱۳۲۰ یا ۱۳۳۰ شمسی بود اما بنا بر تحقیقات استاد سیدعبداله انوار، حیاط بزرگ و پردارودرخت این خانه تنها بازماندهی باغی بود که در زمان قاجار به خانوادهی خانمروی تعلق داشت. این بخش نیز جای خود را به تودهی عظیمی از آهن و سیمان داده است.»
او که از نویسندگان دانشنامهی تهران بزرگ است، شرایط کنونی بهارستان را نگرانکننده میداند: «چند وقتی است که مغازههای ضلع شرقی خیابان مصطفی خمینی، حد فاصل مدرسهی سپهسالار و چهارراه سرچشمه در طرح توسعه قرار گرفته و در انتظار تخریب هستند. شاید اینجا بهجز یکی دو ساختمان ارزشمند اواخر دورهی قاجار یا اوایل پهلوی، بنای تاریخی دیگری وجود نداشته باشد اما نکتهی مهم این است که ارزش و هویت بافت تاریخی فقط به قدیمی بودن بناهای موجود در آن نیست. بلکه جایگیری اماکن عمومی و خصوصی مختلف و نسبتشان با یکدیگر، وضعیت معابر و شبکهی ارتباطی و کیفیت زندگی اساس بافت تاریخی را تشکیل میدهند. بنابراین وقتی شما هکتارها بافت قدیمی را تخریب میکنید و با کاربریهای جدید از نو میسازید، ولو اینکه در آنجا هیچ ساختمان قدیمی وجود نداشته باشد، در واقع بافت تاریخی را تخریب کردهاید و میدانیم که بافت پیرامون میدان بهارستان بخش مهمی از بافت محلهی قاجاری دولت است که از نیمهی دوم سلطنت ناصرالدینشاه به بعد شکل گرفت و توسعه پیدا کرد.»
داستان تلخ عمارت مسعودیه و کافه لقانطه
برخی نمایندگان مجلس اگرچه ساختوسازهای اطراف بهارستان را خارج از طرح تصویبشده در مجلس ششم میدانند که تأکید بر حفظ بافت تاریخی آن دارد، اقدامی هم منوط به پایان بخشیدن به این اقدامات انجام نمیدهند.
شاید اگر سید محمد طباطبایی، عالم برجستهی مشروطیت زنده بود، هنوز هم صدایش به جایی نمیرسید: «ای مردم چه شده است که هر چه داد میزنیم کسی نمیشنود، نه غیرت در شما مانده نه تعصب. شما هیچ نمیفهمید. از علوم جدید اطلاع ندارید. شما باید علم حقوق بینالملل را بدانید.انسان محتاج به تمدن است. ای مردم بیدار شوید. درد خود را بدانید و درمان را پیدا کنید و در مقام معالجه برآیید.»
البته وقتی مجلس چنین در قبال قانون بیتوجهی میکند، نمیتوان از سازمان میراث انتظار داشت که بنای نفیسی چون مسعودیه که نقش مهمی در مشروطه داشت، بهدست شرکتی خصوصی نسپرد؛ شرکتی که این بنا را تبدیل به کافیشاپ کرده و از سود حاصل، حتی اندکی را صرف مرمت این بنا نکرده؛ یا کافه لقانطه که جزو املاک بنیاد مستضعفان است، تکهتکه نشود و به استخر و مدرسه تبدیل نشود.
شهرداری و ساماندهی بهارستان
«ما از طرح شهرداری راضی هستیم، البته بعضی پیمانکارها خیلی خوب کار کردند، بهخصوص آن اوایل و بعضی هم تنها بزن در رویی کار میکنند، مثلاً این بخش از مغازهی ما بندکشیهایش درست انجام نشده، یا باید سنگ یکتکه در پایین دیوارها میانداختند که نینداختهاند. قسمت بالای مغازهها هم تنها پاکسازی شده و عملیات مرمتی دیگری روی آن انجام نشده. مشکل دیگر هم این است که باید ایستگاه اتوبوسها را از اینجا، یعنی مغازههای روبهروی مسجد سپهسالار، بردارند چون آلودگی ایجاد میکند و گرما.» مغازهدار میگوید.
جدارههای خیابانهای منتهی به بهارستان همه داربست زده شده و طرح ساماندهیشان در حال اجراست. این طرح در حالی اجرا میشود که ساکنان خانههای مجاور مجلس همه میگویند که ما نمیتوانیم دست به هیچ خرید و فروشی بزنیم، چون به ما گفتهاند اینجا طرح گسترش مجلس است و بهزودی این خانهها را خریداری میکنند.
حسینی طرح بهسازی و ساماندهی میدان بهارستان را ارزشمند میداند و میگوید: «البته این طرح خیلی دیر شروع شده و انتظار میرفت که شهرداری تهران دستکم دو دهه قبل این کار را آغاز میکرد اما درهرحال قابل ستایش است و امید میرود که به سایر معابر و محورهای تاریخی تهران تعمیم پیدا کند.»
بهارستان این روزها، بیشتر از جدارهها، نگران از دست رفتن زندگی مردم در این محدوده است.
زنده باد