«در حال مذاکره با مسؤولان پرلاشز هستیم تا قبر نمادینی از شاعر تهران را در این گورستان بگذاریم، شاید که این قبر پابرجا بماند؛ در تهران که پتک بر آن زدند.» این آخرین گفتههای مهدی اخوت است از تصمیم خانوادهی او برای احیای سنگقبر دوست و همراهش محمدعلی سپانلو؛ سنگقبری که اواخر مهر ماه خبر شکسته شدنش از سوی عواملی ناشناس منتشر شد.
«جالب اینجا بود که مسؤولان بهشتزهرا هیچ مسؤولیتی در این زمینه قبول نمیکنند. آنها گفتند به ما مربوط نیست. ما هم فعلاً یک سنگقبر معمولی روی مزار سپانلو گذاشتیم. این همان سنگی بود که پیش از سنگقبر اثر آقای باربد گلشیری روی قبر گذاشته بودیم. بعد هم مسؤولان آمدند با این سنگقبر جدید عکس سلفی گرفتند و گفتند که هیچ اتفاقی نیفتاده است.»
اخوت میگوید: «حتی اگر مسؤولان پرلاشز هم موافقت نکنند، که به احتمال ۹۹ درصد موافقت میکنند، سنگقبر نمادینی را در خانهی سپانلو میگذارم، چراکه تنها آنجا را امن میدانم و دلم نمیخواهد که فاجعهی سنگقبر احمد شاملو، که مدام شکسته میشد، برای مزار این شاعر هم تکرار شود.»
او از پیگیری برای شناسایی مجرمان این پرونده ناامید شده است: «اینها یک مشت آدم بیمصرف بودند که راهشان بیاحترامی به قبور آدمهای ارزشمند این مملکت است. بههرحال کسی نمیتواند خدشهای به هویت این شاعر وارد کند، چون او با کتابهایش زنده است.»
بهنظر میرسد این اقدامی هرچند تأثربرانگیز اما واقعبینانه در برابر اتفاقی است که طی سالیان گذشته شاهد آن بودیم. شکسته شدن سنگقبرهای بسیاری از بزرگان، ادبا و بهتازگی هم ورزشکاران. شکسته شدن قبرهای بیوک جدیکار، همایون بهزادی، غلامحسین مظلومی و رضا احدی ابعاد وسیعتری به این اقدامات خرابکارانه داد.
برادرزادهی محمدعلی سپانلو در پی تخریب سنگقبر این شاعر، پژوهشگر و مترجم چندی پیش در یادداشتی نوشت: «آقایان در سازمان بهشتزهرا میفرمایند ما کنترلی روی قطعات نداریم حتی در قطعهی نامآوران با برج و باروی اطرافش. پس مردم نازنین تهران بدانید که ممکن است هر لحظه قبر عزیزانتان، اسطورههای ملی و هنری و اخیراً حتی ورزشکاران ویران شود چون سازمان مسؤولیتی ندارد و نمیپذیرد. زمانی اگر به زندگان نه اما به مردگان احترام میگذاشتیم و حرمتها را نگاه میداشتیم.»
سنگقبر جدید برای ایرج افشار
اما گفتوگو با آرش افشار فرزند ایرج افشار، پژوهشگر و ایرانشناس بهنام، نشان میدهد که واکنش مسؤولان به خانوادههای سنگقبرهای شکسته یکسان نیست. «سنگقبر پدرم را همین امروز و فردا دوباره میسازند و سرجایش میگذارند. مسؤولان بهشتزهرا قول دادهاند.» آرش افشار هم چندی پیش ناگهان با سنگقبر کندهشدهی پدرش مواجه شد.
«وقتی این اتفاق افتاد، همهی دوستداران پدرم با ما همدلی کردند و حتی آقای احمد مسجدجامعی به بهشتزهرا رفتند و دیدار کردند. از سوی دیگر، دکتر خال، رئیس روابطعمومی بهشتزهرا، ما را همراهی کردند و گفتند که سنگقبر را نصب میکنیم.»
سنگقبر ایرج افشار سنگ شفقی به قطر ده سانت بود که آن را از کاشان آورده بودند: «ما همراه مسؤولان رفتیم تا سنگقبر مشابهی پیدا کنیم و بالاخره سنگی انتخاب شد و بهزودی سر جای خودش قرار میگیرد.»
او دربارهی اتفاق پیشآمده گفت: «بهشتزهرا محل وسیعی است؛ کسی هم نمیتواند روی قبر بخوابد و از آن پاسداری کند. بااینحال مسؤولان بهشتزهرا قول دادهاند که دوربین نصب کنند و ما هم خودمان دوربین میگذاریم، چون آرامگاه خصوصی است.»
آرش افشار تنها نیت برداشتن این سنگقبر را دزدی میداند: «من فکر نکنم که غرض دیگری پشت ماجرا بوده باشد. شما اگر عکسها را دیده باشید، سنگقبر با مهارت کامل از جا درآمده. اگر مغرضانه بود، آن را میشکستند. از طرف دیگر این اتفاق در خیلی از کشورهای دنیا میافتد؛ بهخصوص در امریکا که امر متداولی است. خیلی از قبرهای بزرگان را، بهقصد فروش یا برای اینکه بهصورت یادگاری نگه دارند، از جا درمیآورند.»
عکسهای منتشرشده شاهد سرقت این سنگقبر هستند اما باز هم این سؤال پیش میآید که آیا این اتفاق زنگهای خطر را برای قبور سایر بزرگان به صدا در نمیآورد؟ همانطور که دزدیده شدن مجسمههای شهری و کاشی بناهای تاریخی.