بردکسیاه یکی از چندین کاخ هخامنشی روستای دورودگاه است، شاهد زندهای بر حقانیت نام خلیجفارس که با وجود وعدههای مسؤولان میراثفرهنگی همچنان حالوروز خوشی ندارد. نقش برجستهی هخامنشی این کاخ سالها بهصورت آجرپیچ نگهداری میشد و حالا از آجرپیچ درآمده و روی سکویی چوبی استحکامبخشی شده است. کارشناسان میراثفرهنگی میگویند که این اقدام چندان کمکی به حفاظت آن نکرده است. اگرچه این تنها مشکل این محوطهی باستانی نیست، تکهسفالها و سنگهای شکستهای در گوشهای از این کاخ انبار شدهاند که معلوم نیست از کجا به دست آمدهاند و همهی اینها در کنار هم مجموعهای آشفته را به وجود آورده است.
نصراله ابراهیمی، معاون میراثفرهنگی بوشهر، اما از این ساماندهی دفاع میکند و آن را کار یکی از مرمتکاران تختجمشید برمیشمرد: «ما تلاشمان را برای ساماندهی این محوطه انجام دادیم و اکنون مشکلی ندارد. نقشبرجسته استحکامبخشی شده و مورد تأیید ماست.»
بااینحال، مشاهدات کارشناسان و دوستداران میراثفرهنگی از این محوطه برخلاف نظر اوست. آنچه در بردکسیاه دیده میشود، چیزی نیست جز تکهسفالهای تودهشده و سنگهای شکستهی انباشته که تازگی در عملیات ساماندهی روی سکوی چوبی بدون نشان و توضیح گذاشته شده است. سنگهایی هم بدون دلیل مشخصی و بدون در نظر گرفتن اهمیت باستانی آنها روی پایهستونها قرار دارند. نقشبرجستهی هخامنشی یکی از مهمترین یافتههای کاوش اسماعیل یغمایی در ۱۳۸۳ است که اکنون روی سکوی دیگری، که به نظر میرسد تعادل ندارد، قرار گرفته است. فنسهای دور محوطه هم همچنان شکسته و تابلو زنگزدهی آن بر جای خود باقی است.
بااینحال ابراهیمی میگوید که هیچ خطری این نقشبرجسته را تهدید نمیکند؛ نه بادهای شدید و نه سیلابها و زلزله، چون اصلاً برازجان زلزلهخیز نیست. این در حالی است که آخرین زلزلهی برازجان، که در ۱۳۹۲ رخ داده، هشت کشته به جا گذاشته است.
ابراهیمی میگوید: «اینجا کی زلزله آمده؟ اگر منظور چهار سال پیش است که چندان مهم نبود. معلوم نیست که دوباره بیاید. تازه ما سنگها را از روی زمین برداشتیم که رطوبت به آنها نفوذ نکند. چطور میگویید که شرایط این محوطه مناسب نیست؟»
ابراهیمی بعد از این توضیحات ارتباط را قطع کرد و سؤالاتی چون چرایی انباشت سنگهای شکستهی بدون نامونشان در بردکسیاه را بیپاسخ گذاشت.
اما خلیلرازه، مدیر پایگاه باستانشناسی شهرستان برازجان که تازگی راهاندازی شده، دربارهی وضعیت محوطهی بردکسیاه به «شبکه آفتاب» میگوید: «شاید بهراستی این وضعیت چندان مطلوب نباشد اما چارهای نداشتیم، اعتبارات خاصی وجود ندارد که کارشناسان مربوط بتوانند اقدامات مؤثرتری در این زمینه انجام دهند.»
او دربارهی ادامهی کاوشهای باستانشناسی در این محوطه و رویکرد پایگاه در آیندهی پیش رو اطلاعات چندانی ندارد. اگرچه حمیده چوبک، رئیس پژوهشکدهی باستانشناسی، پیش از این نوید داده بود که در ۱۳۹۵ خلیجفارس و حوزهی مکران در اولویت اقدامات پژوهشکده است.
او به «شبکه آفتاب» گفته بود که این کاخها سند زندهی خلیجفارس است و اینکه همهی تقصیرها را نباید به گردن نبود اعتبارات بیندازیم. تدابیر کارشناسی هم باید قوی باشد. بااینهمه امسال همهی بحث ما این است که به مسألهی خلیجفارس ورود پیدا کنیم.»
اسماعیل یغمایی، باستانشناسی که سه فصل در این محوطه کاوش کرده، با رد همهی این گفتهها، بهویژه نبود اعتبارات، میگوید: «بوشهر استان محرومی نیست و سازمان میراثفرهنگی آنجا بودجهی کافی دارد اما این بودجه نزدیک پانزده سال است که صرف تعمیر کاروانسرای مشیرالملک میشود که با پول آن میتوانستند چهار کاروانسرای دیگر بسازند.»
به گفتهی او، یکی از گردشگران نوروز امسال عکسهایی آورد از انباشت سنگ و سفالهایی که معلوم نیست از کجا آمده است. «من هرچه تکهسنگ و سفال پیدا کردم همه را ثبت و بستهبندی کردم و فهرست آنها را دارم اما ازآنجاکه در ۱۳۸۳ زیر یکی از پایهستونها نزدیک چهار کیلو طلا به دست آمد، برخی آمدند با جرثقیل دستی حفاظ تکتک پایهستونها را برداشتند تا زیر آنها را بگردند و طلا پیدا کنند. این سفالها و سنگشکستهها نتیجهی حفاری غیرمجازی است که معلوم نیست چه کسانی انجام دادهاند. درحالیکه بردکسیاه یک نگهبان دائمی دارد که خانهاش همان نزدیکیهاست و یک نگهبان یگان حفاظت. این آقایان کجا بودند؟»
یغمایی ادامه میدهد: «شما میدانید که هر سال عید آنجا صندلی میگذارند و آقایان را دعوت و پذیرایی میکنند؛ روی همین پایهستونهایی که به دشواری از سیلاب بیرون کشیدیم. این وضعیت نگهداری میراثی است که مدعی است خیلی خوب ساماندهی شده.»
او دربارهی حفاظت نقشبرجستهی هخامنشی توضیح میدهد: «این حفاظت نه اصولی است و نه نگاهدارنده. زمینهای آنجا را ادارهی میراثفرهنگی خریده و پولش را به صاحبانش داده که در آنجا آب جمع نشود اما همچنان درختان آبیاری میشوند. زمینها پرآب است و هر آن امکان سقوط این نقشبرجسته وجود دارد. در ضمن برازجان روی کمربند زلزله است. جز زلزله و سیلابهای ویرانکننده این خطر وجود دارد که هر کسی بیاید و یادگاری بنویسد یا روی آن خطی بکشد. شاید آجرپیچ آن بهتر بود. همچنین در این عکسها ساختمانی مثل حوضچهی ماهی یا شبیه آن نزدیک محوطه قرار دارد. من نمیدانم این را دیگر چه کسی ساخته است و چطور میگویند که اینجا خوب حفاظت میشود.»