طرفداران دوآتشهی موسیقی در موارد زیادی با هنرمند یا گروه موردعلاقهی خود ارتباطی شخصی برقرار میکنند که نه زمان میشناسد و نه مرز جغرافیایی. همین است که در مواجهه با خبری چون مرگ ناگهانی ستارهها واکنشهای مختلفی حاکی از حزن و اندوه از خود بروز میدهند؛ حتی اینجا، در ایران و پس از مرگ خوانندهی یک گروه راک در امریکا. تعداد زیادی از نسل موزیسینهای غربیِ دههی شصت و هفتاد میلادی جانشان را در سالهای اخیر و عمدتاً بر اثر سرطان از دست دادهاند. اما در میان فقدانهای اخیر، مرگ زودهنگام و خودکشی چند ستارهی بزرگ توجه زیادی را به خود معطوف کرده. کیت امرسون، مؤسس گروه ایالپی و نوازندهی استثنایی کیبورد؛ کریس کورنل، آهنگساز، خواننده، نوازندهی گیتار و عضو یکی از بزرگترین گروههای راک دههی نود میلادی (ساوند گاردن)؛ و در تازهترین مورد چستر بنینگتون، خواننده و ترانهسرای گروه لینکینپارک.
فارغ از اینکه لینکینپارک و موسیقیاش را بپسندیم یا نه، باید اعتراف کرد که این گروه در صنعت موسیقی در زمان عجیبی ظهور کرد. اگر از علاقهمندان جدی موسیقی باشید، حتماً اطلاع دارید که اواخر دههی نود میلادی دوران ناخوشایندی برای موسیقی راک بود. پخش سراسری رادیویی و تلویزیونی و ماهوارهای در انحصار سبکهای پاپ، الکترونیکا، رپ، هیپهاپ و گروههایی برنامهریزیشده برای قبضهی بازار فروش، چون انسینک و بکاستریت بویز و خوانندههایی چون بریتنی اسپیِرز بود. بارها در مطبوعات و برنامههای مستند و مصاحبهها جملهی تکراری و آزاردهندهی «راک دیگر مرده» را میشد دید، شنید و خواند. در همان دوران ظهور سبک جدیدی از موسیقی متال با ترکیب اجزای سبکهای عامهپسندتر موسیقی، به نام نومتال، توانست در زمانی کوتاه توجه زیادی را به خود جلب کند. در سالهای میانی دههی نود میلادی و با کنار گذاشته شدن و از رونق افتادن سبکهای مختلف و کلاسیکِ متال و راک، ترکیب موسیقی متال با هیپهاپ، فانک، گرانج، الکترونیکا و ایمو راک، در قالب گروههایی مثل کورن و لیمپ بیزکیت مثل بمب در صنعت موسیقی صدا کرد. اما پس از چند سال و بیشتر بهعلت فاجعهای که در یادبود مراسم ووداستاک در ۱۹۹۹ و در زمان کنسرت گروه لیمپ بیزکیت اتفاق افتاد، گروههای پرچمدار سبک نومتال یکییکی با ریزش طرفدار و کوچک شدن دامنهی محبوبیتشان روبهرو شدند. در این میان اما استثنائی وجود داشت: لینکینپارک.
لینکینپارک را سه دوست دبیرستانی در اواسط دههی نود میلادی تشکیل دادند. ترکیب گروه دستخوش تغییراتی شد و در نهایت پیوستن چستر بنینگتون به گروه، در مقام خوانندهی اصلی و ترانهسرا، گروه را متحول کرد. بنینگتون، حنجرهی لینکینپارک، گذشتهی تلخی داشت. او در هفتسالگی تا سیزدهسالگی مورد آزار جنسی مکرر و مداوم قرار گرفته بود، در یازدهسالگی شاهد جدایی پدر و مادر و فروپاشی کانون خانوادهاش بود و سالها با اعتیاد به انواع مواد مخدر و الکل دستوپنجه نرم کرد و در دورهای خاص هم توانست بر آن غلبه کند. با اینکه پدرش کارآگاه پلیس در حوزهی تخصصی مبازره با جرایم جنسی بود، از خجالت و ترس از آبرو و تهمت تا بزرگسالی هویت فرد متجاوز را فاش نکرد. سختیهای زندگی او را به شعر و نقاشی علاقهمند کرد. او با سیاهقلم و ترانهسرایی خود را تخلیهی روحی میکرد. اولین آلبوم رسمی گروه در ۲۰۰۰ منتشر شد.
آلبومهای لینکینپارک با آوازخوانی چستر بنینگتون که شامل هفت آلبوم استودیویی میشود، از سال ۲۰۰۰ تاکنون بیش از هفتاد میلیون نسخه فروش داشته و تاکنون دو جایزهی گرمی برای گروه به ارمغان آورده است. بیش از چهل میلیون نسخه از فروش آلبومهای آنها بهصورت فیزیکی (سیدی یا دیویدی) است. اهمیت چنین آماری، زمانی که اصلیترین فرمت فروش آلبوم و تکترانه فرمتهای دیجیتال بر بستر خردهفروشیهای آنلاین و بهصورت دانلود فایل است، قدرت زیادی به گروههایی مثل لینکینپارک میدهد. این گروه در فهرستهای معتبر متعددی بهعناوین مختلف مورد ستایش قرار گرفت.
چستر بنینگتون، روز بیستم ژوئیه درحالیکه تنها ۴۱ سال از عمرش گذشته بود، به زندگی خود خاتمه داد. «نیویورکر» تنها چند ساعت پس از اعلام مرگ این خواننده در سایتش دربارهی او نوشت: «بنینگتون و کریس کورنل، که او نیز با روشی مشابه دو ماه پیش به زندگی خود خاتمه داد، دوست بودند و چندینبار با هم همکاری مشترک داشتهاند. روزی که بنینگتون برای پایان دادن به زندگی خود انتخاب کرد روز تولد کریس کورنل است. اگر کورنل زنده بود، اکنون پنجاهوسهساله میشد.»