حفاری قاچاق یک گور سردابهای واقع در محدودهی معبد بردنشانده
بردنشانده معبدی به یادگار مانده از دورهی هخامنشیان در مسجدسلیمان است. این معبد در سالهای گذشته بارها و بارها مورد دستبرد حفاران غیرمجاز و قاقچیان اشیای عتیقه قرار گرفته؛ آخرین شبیخون اما چند روز پیش اتفاق افتاد، زمانی که رایزنیها برای انتخاب رئیس سازمان میراثفرهنگی بالا گرفته بود.
آخرین خبرهای رسیده از مسجدسلیمان نشان میدهد که قاچاقچیان، با در اختیار داشتن زمان کافی، دستبهکار شدند و اقدام به حفر کردن چالههای بسیار بزرگ به امید یافتن اشیای عتیقه کردند. هرچند بارها و بارها کارشناسان و دوستداران میراثفرهنگی بر لزوم اهمیت این محوطهی تاریخی تأکید کرده و خواستار تقویت نیروهای یگان حفاظتشده بودند اما به نظر میرسد که نیروهای یگان حفاظت از آثار تاریخی نتوانستند حافظان این محوطه باشند.
محمد عبدالعلیپور، کارشناس میراثفرهنگی، که از نزدیک این حفاریهای غیر مجاز را دیده، به «شبکهآفتاب» میگوید: «سراسر بردنشانده زخمخوردهی قاچاقچیان است؛ هر بار که حفاران غیرمجاز دستبهکار میشوند و حفرههایی را ایجاد میکنند، آخرین نشانههای بهیادگارمانده از یک تمدن ویران میشود. بااینحال به نظر میرسد که مسؤولان در این زمینه هیچ اقدام جدی انجام نمیدهند و برنامهای برای ساماندهی آن ندارند.»
نبود برنامهی ساماندهیشده برای بردنشانده در حالی است که این معبد در دوم اسفند ۱۳۲۷ با شمارهی ثبت ۳۷۲ در فهرست آثار ملی ایران جای گرفته. این محوطه قدیمیترین عبادتگاه روباز ایرانی است که قرنها تشریفات مذهبی در هوای آزاد آن انجام میشده است. نقوش برجستهی روی سنگهای آن به عهد اشکانیان برمیگردد و دارای سه رشتهی پلکانی و فرورفتگی غرفهمانند است. این مجموعهی گسترده و طویل شامل سه قسمت کاخ محل اقامت رئیس، نیایشگاه (در شرق کاخ) و قصبهای در شمال میشود.
باستانشناسان معروف بسیاری در این محوطهی تاریخی کاوش کردهاند؛ از جمله رومن گیرشمن، باستانشناس نامدار فرانسوی، که بردنشانده را از «اسلاف» تختجمشید نامیده و اعتقاد دارد بردنشانده معبدی برای مهر و ناهید در دورهی پارتیان (اشکانی) بوده است. بااینحال، ظروف سفالی، سکههای قدیمی، مجسمههای باستانی و آثار کهنی که از این بنای تاریخی بهدست آمده امروز در موزههای داخل و خارج کشور است. هرچند مجسمهی هراکلیوس یا هرکول (خدای قهرمان) به ارتفاع بیش از دو متر، که دارد شیر نئومه را خفه میکند و از این معبد بیرون آمده، در موزهی شوش نگهداری میشود.
بهرغم اهمیت تاریخی این محوطه، مجتبی گهستونی، از فعالان میراثفرهنگی خوزستان، میگوید که هر چند مسؤولان بارها و بارها وعده دادهاند، تا امروز برای این محوطهی تاریخی نگهبانی نگذاشتهاند. حتی قرار بود تبدیل به پایگاه میراثفرهنگی شود که نشد. یگان حفاظت ماهی یکبار هم از آن بازدید نمیکند و کاملاً به حال خود رها شده است، حتی چندی پیش فنسهای دور این محوطه را هم دزدیدند.
به گفتهی او، دریغ از اینکه یک گردشگر در سال به اینجا بیاید و بخواهد این محوطهی ارزشمند را، که گویای بخش مهمی از تاریخ ایران است، از نزدیک ببیند.
گردشگری این محوطهی باستانی به دلایل گوناگون هیچگاه رونق نداشته درحالیکه مروری بر قدمت و آثار ارزشمند بهدستآمده در این نیایشگاه شگفتانگیز است.
عبدالعلیپور میگوید: «ما بارها و بارها پیشنهاد ساماندهی این محوطهی تاریخی را در کنار سایر المانهای هویتی آن دادهایم، چون بر این باوریم که در صورت احیای دوباره نشانههای ارزشمند این محوطه، میتوان جلو روند تخریب آن را گرفت و از سوی دیگر برنامهریزی جدی برای جلب گردشگر داخلی و خارجی انجام داد اما گویا قرار نیست مسؤولان در این زمینه اقدامی انجام دهند.»