وقتی رابطهی عاشقانهام با شهر میلان شروع شد، اومبرتو اکو که فقط چهار سال از من بزرگتر بود، عملاً سردبیر انتشارات بومپیانی بود. پیدایش کردم و قراری با او گذاشتم و نقاشیهایم را نشانش دادم. پوست سفید سهتیغهاش با موی سیاهش در کنتراست بود، چهرهی دلپذیری داشت و صدایی که…
ادامه