به صحنه آوردن درگذشتگان؛ علیه تاریخ فراموشی

در سال‌های پایانی دهه‌ی شصت میلادی در اروپا، یعنی آن زمان که کودکانِ زاده در دوران تاریک جنگ جهانی دوم رفته‌رفته زبان به بیان خود می‌گشودند، ضرورت ابداع زبان جدیدی احساس می‌شد که بتواند گذشته‌ی نزدیک را بنمایاند. این زبان می‌بایست متفاوت می‌بود از رساله‌های سیاسی یا شهادتِ صرف بر…

ادامه

مرگ جهانی، موسیقی غیر جهانی

نقل قولی منسوب به بتهوون وجود دارد که می‌گوید: «آنجا که سخن از گفتن باز‌می‌ماند، موسیقی آغاز می‌شود.» بسیاری معتقدند موسیقی زبانی جهانی است و انسان‌هایی که از زمان برج بابل از هم‌صحبتی با یکدیگر محروم شده‌اند می‌توانند از طریق موسیقی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و موسیقی پل ارتباطی…

ادامه

نغمه‌ی بازماندگان

تراژدی کلاسیک آتنی اغلب به‌صورت گونه‌ای از شعر درباره‌ی مرگ موردملاحظه قرار می‌گیرد. داستان‌های آن همواره حول محور مرگِ[۲] کاراکترهایی خاص می‌گردند که بر نمایشنامه‌هایی که در آنها حاضر می‌شوند حاکم هستند: آگاممنون، اُدیپ، آنتیگونه، پنتئوس، هیپولیتوس، هرکول. تراژدی، با جلب توجه مخاطبان خود به تجربه‌های این کاراکترها، آنها را…

ادامه

تسلی به زبان تصویر

«گمان می‌کنم در وجود همه‌ی ما احساس نیازی هست … به باور اینکه آنها که دیگر در کنارمان نیستند، آنها که دوستشان می‌داشتیم … در درون ما یا جایی اطراف ما همچنان حضور دارند.» (کریستف کیشلوفسکی) در «مهتاب و والنتینو» (دیوید آلسپا، ۱۹۹۵)، ربکا تراگرلات، استاد ادبیات دانشگاهی در نیوانگلند،…

ادامه
1 9 10 11 12 13 168