بارش باران بر لباس ممنوع است

شاید روزی کتابی معروف شد به طنزآمیزترین نوشته در تاریخ زبان فارسی؛ کتابی حاصل جمع‌آوری جملات و پاراگراف‌هایی که همه‌ی این سال‌ها در ممیزی پیش از انتشار از کتاب‌ها حذف شده‌اند. هرچند اعمال‌کنندگان ممیزی معتقدند مسأله‌ی ممیزی و نظارت بر کتاب‌ها براساس مصوبه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام می‌شود و…

ادامه

رودررو با مرغابی‌های مرده

مهدی وثوق‌نیا در گالری راه ابریشم نمایشگاه عکس نسبتاً پرتعدادی با عنوان «انزلی» به نمایش گذاشته. عنوان سعی می‌کند، با برگزیدن فقط نام شهر، از هیچ معنای دیگری بار نگیرد و ذهن مخاطب را در هیچ سمت‌وسویی ساخته و پرداخته نکند. آن‌چه با شنیدن این نام بلافاصله به ذهن می‌آید…

ادامه

زمانی برای گریستن

خانواده‌ی مقتول گفته بودند هیچ‌کس از خانواده‌ی بلال نیاید درِ خانه. شبِ آخر بود. شهر دلهره داشت. مردم، نگاه‌ها، جنبش لب‌ها جور دیگری بود. تلفن‌ها مدام زنگ می‌خوردند. ما چهار نفر بودیم. تمام راه وقتی عکاس جوان داستانِ ازدواجش را تعریف می‌کرد تا شاید راه کوتاه شود، گوشه‌ی ذهنمان به…

ادامه

راه‌هایی برای ویران کردن خانه از پای‌بست

پانویس‌های کتاب‌ها کم‌کم تغییر کاربری می‌دهند. کتابی ترجمه‌شده در دست گرفته‌اید و در حال خواندنش هستید که به پانویس یکی از صفحات می‌رسید و می‌بینید مترجم کتاب در آن‌جا، در آن گوشه‌ی دنج و اختصاصی‌ای که برای خودش مهیا کرده، نظر و تفسیر شخصی‌اش را درباره‌ی کتاب گنجانده، با خواننده…

ادامه