«. . . اخلاق همچون پیآمد، همچون نشانه، همچون نقاب، همچون ریاکاری، همچون بیماری، همچون بدفهمی؛ اما همچنین اخلاق همچون سببساز، همچون درمان، همچون انگیزاننده، همچون بازدارنده، همچون زهر. . .» «تبارشناسیِ اخلاق»، نیچه، ترجمهی داریوش آشوری جذبهی آدمهای کیمیایی در ناآگاهیشان است: راویِ فیلم مسیر را بلد است و…
ادامهمردی عمامهی سبزش را به شیوهی جنوب خراسان گره زده و در دشتی اخرایی سنگ روی سنگ میچیند. کُپههایی به قد نصف انسان. صدای برخورد سنگها با یکدیگر در سالن شمارهی پنج جشنوارهی سینما حقیقت میپیچد. ریشهای سفیدِ مرد، مواج و تابدار، تا سینهاش میرسد. سالهاست از موطنش دور افتاده…
ادامهدر تاریخ سینما هیچچیز را نمیتوان یافت که به نام یک نفر تمام شده باشد. حتی اختراع سینما هم محصول تلاشی گروهی بود که بخشی از آن در امریکا و بخشی دیگر در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی صورت گرفت. ساخت دوربین فیلمبرداری تنها کار ادیسون نبود، حاصل تلاش مجموعهای…
ادامهدیوید تامسون کتاب جامعی دارد با عنوان The new biographical dictionary که از دههی هفتاد میلادی تا به امروز چندین و چند بار تجدید چاپ شده است. این کتاب فرهنگنامهی کاملی است دربارهی زندگی شخصی و حرفهای افرادی که در دنیای سینما تا به امروز فعالیت داشتهاند. مطلب زیر،…
ادامه