النا فرانته اسرارآمیزترین نویسندهی زندهی امروز جهان است. تا همین چند روز پیش هیچکس از هویت او خبر نداشت، حتی نمیدانستند زن است یا مرد. اما یک چهارگانه از او که ماجراهایش در شهر ناپل میگذشت چنان ادبیات جهان را تحتتأثیر قرار داد که همه دنبال نویسندهی رمانهای «دوست نابغهی…
ادامهاوایل همه مدام زنگ میزدند تا مطمئن شوند نیتا نه خیلی افسرده است نه خیلی تنها، نه خیلی کمغذاست و نه خیلی در نوشیدن افراط میکند (چنان قهار بود که خیلیها یادشان میرفت نوشیدن حالا بهکل برایش ممنوع شده). نمیگذاشت کسی نزدیکش شود بیآنکه با عزادار بودنش فخر بفروشد یا…
ادامهسال ۱۹۲۰، چند هفته پس از انتشار «این سوی بهشت»، اسکات فیتزجرالد به پیشنهاد جان ویلیام راجرز، مدیر تبلیغات انتشارات اسکریبنرز، با خودش مصاحبهای کرد، مصاحبهای که قرار بود برای تبلیغ کتاب اول این نویسنده جوان پرشروشور استفاده شود. چند روز بعد اسکات فیتزجرالد با مصاحبهای که با مداد و…
ادامهصبح ۲۸ اکتبر ۱۹۵۴، مری ولش همینگوی، همسر چهارم ارنست همینگوی، در رختخواب بود که شنید شوهرش میگوید: «یهچیزی برنده شدم.» «چی؟» «یهچیز سوئدی.» منظور او البته جایزهی نوبل ادبیات بود، اما برای رماننویس، اینخبرها خیلی جذاب نبود: «دارم فکر میکنم بهشان بگم برید دنبال کار خودتون.» بعد مکثی میکند…
ادامه