قلعهای است در کرمان، میگویند فرمانروای آن دختری بوده با طلسمی در دست که فتح آن را غیرممکن میکرده. سالهاست قلعه طلسمش شکسته. با وجود آنکه تعیین حریم شده، تازگی سازهی بزرگی، به بهانهی تکیه و عزاداری، در کنار آن بنا شده است. این سازه حریم قلعه را شکسته و…
ادامهسلاخها، چاقوبهدست، ایستادهاند. گاوها و گوسفندها از مخزنی سرپوشیده بهردیف جلو میآیند تا برسند به پایان عمر. شوکزن الکتریکی اولین ضربهی مرگ را وارد میکند بر تن چاق حیوان و بدنش را بیحس میکند. دستگاه پاها را میبرد بالا. سر درست میافتد جلو دست سلاخ. سَرسلاخ فرمان کشتار را صادر…
ادامه«دانشآموزان افغانستانی ولایت کرمان به دلیل افغان بودن از مدرسهی ابتدایی زینبیه اخراج شدند.» انتشار این خبر واکنشهای بسیاری به همراه داشت که نتیجهاش بازگشت این دانشآموزان به مدرسه، پس از ده روز، بود. بااینحال سیامک زند رضوی، جامعهشناس و از بنیانگذاران مرکز «دوستدار کودک مشتاق»، از کودکانی میگوید که…
ادامهدختران نوجوان ایران چه خیالهایی در سر میپزند و مرغ آرزویشان تا کجا اوج میگیرد؟ آنها برای تحقق رویاهایشان چه دیوارهایی پیش رو دارند؟ «دوست دارم موزیسین بشوم و از ایران بروم … ایران مکانی برای موفقیت نیست. امیدوارم اتفاقهایی که تا امروز برایم افتاده را فراموش کنم و باز…
ادامه