۱۶۴هزار دانش‌آموز در معرض خطرات مین

پیرمردِ سقزی هر روز به تک‌درخت زمین کشاورزی‌اش از دور خیره می‌شد. ‌درخت آب باران می‌خورد و بار و برگ به پهلو می‌افزود. اما پیرمرد، ۱۴ سالِ تمام پا بر زمینش نگذاشته بود. جنگ پیش از او پا فراتر گذاشته بود که راه بر دشمن ببندد. پس مین‌ها کاشته بود…

ادامه

بشوی اوراق اگر هم‌درس مایی*

نرگس جودکی: «اگر قرار بود از نو ساخته شود، این راه را دوباره می‌ساختم» (1) حالا بعد از ۸۸ سال زندگی سراسر حادثه، آمیخته با درد، فراق، عشق و شوق و پیروزی اگر باز هم قراری برای دوباره زندگی کردن باشد توران میرهادی باز همین مسیر را انتخاب می‌کند. زندگی‌اش باز…

ادامه

۷۸ سالِ از دست‌رفته

– انو بی‌آبیه، جنگِ آبه، به هفتاد و یک روستای قصرقند چی‌ بکنه؟ – خانم فرماندار، شما پریشانه، صبر بکن، اعتبارا بگند. خانم فرماندار صبر ندارد. دلش شور می‌زند. کریم‌آباد آب ندارد، دهیرک آب ندارد. میرچ، گرداک، کارچان، فضل‌الهی، کوشات و ۲۷ روستای دیگر قصرقند آب ندارند. خشکسالی است. مردان…

ادامه

الله دان، حُدا دان

«گوجه برای فقرا مجانی.» کنار پارچه‌نوشته‌ چند جوان با لباس بلوچی سفید و آسمانی ایستاده‌اند. ظهر است و دهیار داروکان عجله دارد که میدان خرس سیاه را نشانمان بدهد. با خواهش و تمنا قبول می‌کند به اندازه‌ی گرفتن یکی دو عکس توقف کند. این پارچه به امر خدابخش بلوچ، صاحب…

ادامه