عشق وجود دارد. نهفقط نمُرده که کمرنگ هم نشده. آدمی که امروز خود را عاشق بداند، اگر حوصله داشته باشد و در راه عشق ثابتقدم باشد، احتمالاً عشقش هزار برابر از عشق عشاق اسطورهای باارزشتر است. چون در گذشته عشق نوعی ابزار بود برای رسیدن به چیزی یا کسب مقامی.…
ادامهاسلحه بر یک دوش، سلاح شکارچی بر دوش دیگر، همهی توانش را جمع کرد و مرد را یکباره از زمین کَند و به پشتش گرفت. راه پر از سنگلاخ بود، مردِ نیمهجان را بهسختی بهدوش میکشید. «هر صد متر یکبار میایستادم و کمی نفس تازه میکردم، شیب تند کوه نمیگذاشت…
ادامهفاطمه که سرزباندارتر است در را باز میکند. کارگاه بوی چوب میدهد. سمیه الوارهای سر راه را برمیدارد و به دیوار تکیه میدهد. کارگاه که مغازهای سیچهلمتری است با نور لامپهای زرد آویزان از سقف روشن میشود. مریم مشغول کار است. ابزار را در نقشهای چوب میسراند و پوستی تازه…
ادامهچهلوهفت درصد از زنان استان همدان بیکارند اما بنفشه بابایی هم، که در شمار زنان کارآفرین استان است، دردسرهای زیادی را پشت سر گذاشته تا پرچمهای سرخ زعفران را در بنفش گلهای کوچک مزرعهاش ببیند. کاروبار رونق هم گرفت اما سنگ بر سر راهش بسیار بود و هست. سیوپنجساله است…
ادامه