این یک ارکستر نیست

کنسرت‌هایی لغو می‌شوند،‌ گروه‌هایی مجوز اجرا یا انتشار آلبوم نمی‌گیرند،‌ کلاس‌هایی می‌روند تعطیلات همیشگی، اما به‌جایش جشنواره‌های دولتی موسیقی یکی بعد از دیگری سبز می‌شوند؛ این جشنواره‌ها اسم‌های بزرگان موسیقی را هم روی خود می‌گذارند تا جای اعتراضی باقی نماند. موسیقی دارد هرچه بیشتر به‌سمت دولتی شدن می‌رود؟ کلاس‌های موسیقی فرهنگسراها تعطیل می‌شوند و مسؤولان سازمان فرهنگی و هنری شهرداری آموزش موسیقی را در چارچوب وظایف خود نمی‌دانند اما مکتب‌خانه‌ی آواز تهران راه می‌اندازند تا در آن اهمیت آواز در سبک زندگی ایرانی‌اسلامی، توجه به ریشه‌های تاریخی آوازهای ایرانی، پاسداشت آواز ایرانی، توجه به سنت‌های اصیل آواها و نواها، و تکریم هنرمندان آواز سنتی را برای محصلان شرح بدهند. وزارت ارشاد مسؤولیتی در قبال لغو کنسرت‌های موسیقی به عهده نمی‌گیرد و در عوض جشنواره‌های موسیقی راه می‌اندازد تا به جوان‌ها بگوید: «می‌خواهید فعالیت موسیقایی کنید؟ بیایید زیر چتر خودم و دورتر هم نروید.» بعد هم جشنواره‌اش را در تالارهای دولتی برگزار می‌کند که مناسب همایش و سخنرانی‌اند‌ و ردیف اول و دوم و سوم و چهارم و چندم را به خانواده‌های همکاران اختصاص می‌دهد. جشنواره‌ی جلیل شهناز در اصفهان راه می‌افتد، جشنواره‌ی همایون خرم در تهران و جشنواره‌ی موسیقی فجر هم کج‌دار و مریز راه خودش را می‌رود و پیرتر و پیرتر می‌شود و این پیری، به جای اینکه اصالت و اعتبارش را بیفزاید، ‌مدام خسته‌تر و فرتوت‌ترش می‌کند.

شاید بابت همین است که عالیم قاسم‌اف مجبور است با ارکستر بادی تهران کنسرت بدهد. ارکستر بادی تهران چه ربطی به عالیم قاسم‌اف و موسیقی او دارد؟ معلوم نیست. قاسم‌اف، خواننده‌ی آذربایجانی، آهنگ‌هایش را به زبان ترکی اجرا می‌کند و در هنگام خواندن معمولاً دایره می‌زند،‌ حالا باید دید صدای دایره چطور راهش را از بین سازهای بادی باز می‌کند. این کنسرت ۲۱ و ۲۲ دی‌ماه در تالار وحدت برگزار می‌شود. قاسم‌اف اول ماجرا از سازهای بادی ترسیده بوده. در جلسه‌ی مطبوعاتی‌اش گفته: «ابتدا تک‌تک این سازها برای من ترس‌آور بود اما وقتی تمرین این گروه را دیدم و جوان‌هایی را دیدم که با علاقه ساز می‌زنند و …» ازش پرسیده‌اند آیا اگر تار به نام ایران ثبت می‌شد ناراحت می‌شدید. گفته نه، چه فرقی می‌کند.

تالار وحدت خیلی سرش شلوغ است. ۲۳ دی‌ماه اختتامیه‌ی جایزه‌ی موسیقی همایون خرم برگزار می‌شود و به همین مناسبت محمد اصفهانی، سامان احتشامی و بابک شهرکی برنامه اجرا می‌کنند. این جایزه برگزیدگانی دارد که چند ساعت قبل از اجرای عالیم قاسم‌اف در این تالار معرفی می‌شوند. برندگان در رده‌ی سنی شش تا بیست سال هستند و هدف از جایزه هم فرهنگ‌سازی برای موسیقی اصیل در این رده‌ی سنی است. فرهنگ‌سازی به اولویت دوم وزارت فرهنگ و ارشاد تبدیل شده و ارشادسازی همچنان در اولویت اول است.

در همین تالار فردا و پس‌فردا، هفدهم و هجدهم دی‌ماه، ارکستر مجلسی ایران کنسرتی با نام «شیپور صلح» به روی صحنه می‌برد. رهبر ارکستر بردیا کیارس است، ‌آهنگساز کنسرت علی قمصری و خواننده‌اش محمد معتمدی. کیارس گفته: «در اصل این کنسرتی که مشاهده می کنید قالب ارکستر مجلسی ندارد. در حقیقت به دلیل تعداد زیاد سازها می‌توان گفت که اینجا ارکستر سمفونیک داریم اما چون نمی‌توانستیم عنوان ارکستر مجلسی تهران را تغییر بدهیم مجبور شدیم با همین نام به کار خود ادامه بدهیم.» کاش در پس‌زمینه‌ی کنسرت هم نقاشی معروف رنه مگریت از آن پیپ را می‌گذاشتند که زیرش نوشته «این یک پیپ نیست».

امشب در فرهنگسرای نیاوران، آنسامبل کارگاه موسیقی باروک قطعاتی را با استفاده از «تارهای روده» برای سازهای زهی و کوک مرسوم این دوره اجرا می‌کند. کریستف رضاعی، آهنگساز، توضیح داده که پایبندی به سبک نوازندگی و استفاده از مایه‌های دوره‌ی باروک از ویژگی‌های این کنسرت موسیقایی است که رضا عسگرزاده و فرهود بیگلربیگی نوازندگی فلوت ریکوردر، پوریا کیانی و امیرحسین نوروز ناصری نوازندگی ویولن، آیدین احمدی‌نژاد نوازندگی ویولن‌سل و آیدین منعم نوازندگی هارپسیکوردش را به عهده دارند. خود رضاعی خواننده‌ی تنور گروه خواهد بود و قطعات سازی و آوازی از ویلیام کربت، هنری پرسل، لودویگ زنفل، میشل لامبر، ژوزف بوآ موریته و فیلیپ تلمان را اجرا خواهند کرد.

کنسرت‌های موسیقی در شهرهای دیگر هم به‌راهند. در بندرعباس نوزدهم دی‌ماه همایون شجریان با آهنگسازی تهمورس پورناظری کنسرت «چرا رفتی» را اجرا می‌کند. شهرام شکوهی هجدهم و نوزدهم دی در زاهدان و بیستم دی در زابل تور کنسرت‌های زمستانه‌اش را پی می‌گیرد. احسان خواجه‌امیری هجدهم و نوزدهم دی در همدان روی صحنه می‌رود و منتخبی از قطعات آلبوم‌های مختلفش را می‌خواند.

کیهان کلهر قصد دارد آلبوم جدیدی با نام «لایه‌های تاریکی» منتشر کند که با اجرای کوارتت زهی بروکلین رایدر ضبط شده. این اثر شامل شانزده قطعه‌ی کوتاه است که همان فضای «شهر خاموش» (آلبوم قبلی کلهر) را دارد. کلهر در این باره‌ یادداشتی نوشته که خیلی کمکی نمی‌کند دست آدم بیاید ماجرا چیست: «شعر آواهای پراکنده به خواب‌های خوش و ناخوشی می‌مانند که در لحظات مختلف یک شب به چشمتان می‌آیند، یعنی می‌بینید و می‌شنوید و حسشان می‌کنید… چندین بعد دارند، دور و نزدیکشان زیاد معلوم و مهم نیست. دور نزدیک است و نزدیک دور… بارانش می‌بارد، ‌ اما خیس نمی‌کند. برفش هست، ولی سرما ندارد. فقط خیال است، خواب است… می‌دانید که ما هم‌ گاه قسمتی از آن هستیم و‌ گاه از بیرون نیز نظاره‌گرشان. همه با هم مرتبطند، با هم با ریسمانی پیوسته، اما نه به دنبال داستانی نه به دنبال هیچ، صبح بعد شما می‌مانید و هاله‌ای، گردی از یادشان یا آنچه رفت… و شاید آرزویی که وقتی دیگر به خوابتان آیند.»

مجید درخشانی را که قرار بود همراه با گروهش برای اجرای کنسرتی به خارج از کشور برود ممنوع‌الخروج کردند. بعد معلوم شد که علت ممنوع‌الخروجی انتشار ویدیویی از آنها در وبسایت رادیو جوان است که سایتی غیرقانونی اعلام شده: نمونه‌ای از تناسب جرم و کیفر که پیچیدگی و ظرافتش باید در آزمایشگاه‌ها و به‌کمک چشم‌های مسلح بررسی و مطالعه شود. چندسالی است که ممنوع‌الخروجی بدل به ابزار تنبیهی مسؤولان برای هنرمندان شده. به جای تشویق توریست‌ها برای حضور در ایران و تشویق ایرانی‌ها به ماندن در ایران،‌ ماندن در کشور را تبدیل به اهرمی برای فشار و تنبیه هنرمندان ایرانی کرده‌اند؛ احتمالاً آن کار را نمی‌توانند،‌ اما از عهده‌ی این‌یکی که برمی‌آیند.

1 Comments

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

شنگول و بی پول

مطلب بعدی

نمی‌خواهم با کارگران جهان متحد شوم

0 0تومان