آخر هر فصل مجالی است برای دور هم جمع شدن نویسندهها و مترجمهای کتابهای کودک و نوجوان تا با مخاطبهای آثارشان در شهرکتاب مرکزی چهرهبهچهره شوند و گپی بزنند. برای خود مخاطبها هم فرصت خوبی است برای اینکه دست کودک یا نوجوانشان را بگیرند و دمی دور شوند از خیل تلخیهای این روزگار و عصر ماشین. حتی فرصتی است برای قلقلک کودک بازیگوش فراموششدهی همهی ما.
امسال بهعلت برگزاری جشنوارهی لوازمالتحریر شهرکتاب، دهمین جشن امضای لاکپشت پرنده به جای آخر فصل افتاد به اول فصل بعد، یعنی فصل پاییز شد جشن امضای کتابهای تابستان ۹۲ و آثار بیشتر از سی نویسنده و مترجم به این فهرست راه یافت.
اما امسال ماجرا به امضا و دیدار و گفتوگو خلاصه نشد. همان ابتدای مراسم شیوا حریری، از داوران لاکپشت پرنده، بیانیهی هیأت داوران را به مناسبت شروع سال تحصیلی جدید خواند، بیانیهای صریح و توفنده که از جمله در همان شروعش میگفت: «درحالیکه کارشناسان آموزش و پرورش در دنیای جدید، با به رسمیت شناختن بازی و لذت بهعنوان عناصر اصلی زندگی کودکان، میکوشند آموزش را از حالت خشک و رسمی دور و به بازی نزدیک کنند، آموزش خشک و رسمی بخش مهمی از فضای زندگی کودکان ما را تصاحب کرده است. آگهیهای رنگارنگ تلویزیونی در ازای دریافت مبالغی هنگفت، کتابها و بستههای آموزشی ضعیف را همچون معجونهای معجزهگری معرفی میکنند که کودکان را به نابغههای خلاق تبدیل خواهد کرد و متأسفانه خانوادههای ایرانی تحتتأثیر این آگهیها در مسابقهای گرفتار شدهاند که قربانیان اصلی آن کودکان هستند.»
داوران این جشن بنا به وظیفهشان باید در هر فصل همهی کتابهای منتشرشده در حوزهی کودک و نوجوان را بخوانند و برای همین هم بود که در ادامهی بیانیه، صراحتشان حتی بیشتر میشد: «گروه داوران لاکپشت پرنده پس از یازده فصل ارزیابی و بررسی تقریباً تمام کتابهای منتشرشده برای کودکان و نوجوانان کشور در سه سال اخیر، با تأسف بسیار، اعلام میکند قفسهی کتابهای کودکان در کتابفروشیهای ایران به جای اینکه پر از کتابهایی باشد که طعم لذت خواندن را به کودکان میچشانند، پر از کتابهایی آموزشی است که از حداقلهای لازم برای جذب مخاطب برخوردار نیستند. در مواردی اندک نیز که این کتابها از حداقل لازم برخوردارند، تحمیل این حجم از آموزش اثری مخرب بر روح و روان کودکان خواهد گذاشت و کمترین آسیب آن بیزاری از کتاب در همهی عمر است.»
اما آوار کردنِ حجمی انبوه از دادههای آموزشی به ذهن و روانِ کودک فقط بیزاری نمیآورد، بلکه از اساس نشان دادنِ مسیری اشتباه و مخرب به کودک است. بیانیه جلوتر میگفت: «پژوهشهای بینالمللی، از جمله مطالعات پرلز، در ایران و دیگر کشورها نشان میدهد که مطالعهی کتابهای رمان و داستان و شعر برای لذت و سرگرمی نهتنها باعث دلزدگی کودکان نمیشود که به افزایش سواد خواندن و بهتبع آن موفقیت در درک علوم مختلف کمک خواهدکرد. ما صمیمانه از خانوادهها میخواهیم به جای نابغهپروری، با در دسترس گذاشتن کتابهایی که هم مفید هستند و هم شوق خواندن را در کودک برمیانگیزند، اجازه بدهند فرزندانمان کودکی پرنشاطی داشته باشند.»
گزارش هیأت داوران از افزایش رشد کمّی کتابها نسبت به زمان مشابه در سال گذشته میگفت و همچنین از مشکلاتی همیشگی، از جمله گنجاندن برخی کتابها در گروه ادبیات کودک و نوجوان فقط بهخاطر استفاده از شعر و وزن، و اینکه بیشتر کتابها صرفاً برای افزایش مهارتها و مفاهیم هستند و عاری از لذت ادبی.
علاوه بر بیانیه، لاکپشت پرنده در جشن امسالش از طرحِ تازهی دیگری هم رونمایی کرد، اینکه از این پس والدین هم هر فصل میتوانند همراه فرزندانشان از بین فهرست بهترین کتابها انتخابهای خودشان را برگزینند؛ طرحی برای کاستن از فاصلهی میانِ داوران و مخاطبان آثار و رسیدن به فهرستهایی که بهتر بتوانند نیازهای مخاطبانِ کودک و نوجوان را برای بروز خلاقیتهایشان تأمین کنند.