دزدهای کتاب عاشق موراکامی هستند

هاروکی موراکامی در سراسر دنیا به دلیل روایت میان واقعیت و خیال‌پردازی در رمان‌هایش مشهور است، اما در کانادا و به‌ویژه تورنتو ماجرا چیز دیگری است، موراکامی را نویسنده‌ی محبوب در میان سارقان کتاب می‌دانند. بسیاری از کتابفروشی‌های بزرگ، همچون رونسس والس، بارها شاهد ناپدید شدن کتاب‌های قفسه‌ی موراکامی هستند و تقریباً نزدیک به هشتصد دلار کانادا از کتاب‌های این نویسنده‌ی ژاپنی در طول یک ماه از کتابفروشی‌ها به سرقت می‌رود.

به‌نظر می‌رسد کتاب‌دزدهای کانادایی خوش‌سلیقه‌تر از باقی کشورهای انگلیسی‌زبان هستند، درحالی‌که کتاب‌دزدهای بریتانیایی بیش از همه «هری پاتر» و ماجراهای بئاتریکس پاتر و راهنمای سفر می‌دزدند و این عنوان‌ها بیشترین کتاب‌های به‌سرقت‌رفته در کتابفروشی‌های بریتانیا هستند.

گری کرک، کتابفروش کانادایی، در گزارش مستندی که درباره‌ی سارقان کتاب در کانادا پخش می‌شد، گفت: «وقتی قفسه‌هایمان را از کتاب‌های این نویسنده‌ی ژاپنی خالی کردیم لااقل ماهی پانصد دلار کمتر ضرر می‌کنیم و دزدی از کتابفروشی‌مان رخ می‌دهد. کتاب‌دزدها بیش از همه رمان‌‌های «جنگل نروژی» و «دلبر فضایی من» اثر موراکامی را می‌دزدند. اما مطمئنم تابه‌حال یکی از دزدها هم لای کتاب‌های موراکامی را باز نکرده است.» کارشناسان کانادایی و کتابفروش‌ها می‌گویند دلیل اقبال دزدها به کتاب‌های موراکامی تقاضای بالا برای این عنوان‌هاست و اینکه به آسانی می‌توان برای این کتاب‌ها مشتری یافت و به پول نقد تبدیلشان کرد.

در بریتانیا اما چندان آمار روشنی درباره‌ی سرقت از کتابفروشی‌ها وجود ندارد، بااین‌حال گفته‌ها و شنیده‌ها از کتابفروشان نشان می‌دهد سلیقه‌ی حاکم بر حلقه‌ی کتاب‌دزدها کمتر روشنفکری است و بیش از همه کتاب‌های مشهور و مارک‌دار به سرقت می‌رود. فیلیپ داونر کارشناس می‌گوید در بریتانیا بیش از همه مجموعه‌ی «هری پاتر» و «ماجراهای پپا خوکه» به سرقت می‌رود. توده‌ای از این عنوان‌ها در کتابفروشی‌ها هست و به دلیل محبوبیت و فراگیری این عنوان‌ها احتمالاً تاخت زدنش با چیزی دیگر که به کار سارقان بیاید آسان‌تر است.

اما نکته اینجاست که تا چند دهه‌ی پیش تقبیح دزدی کتاب چندان مرسوم نبود و دلیلش هم این بود که عده‌ای می‌گفتند شاید شیفته‌ی ادبیاتی است که پولی در جیب ندارد و می‌توان چشم روی این خطا بست. اما بعدها شکل سرقت از کتابفروشی‌ها عوض شد و به نظر می‌رسد حالا این سرقت‌ها بیشتر شبیه قالپاق‌دزدی است و دیگر خبری از شیفتگی به ادبیات در میان نیست.

به نظر می‌رسد بازار سیاهی هم که سارقان کتاب در آن مشغول به کار هستند متکی بر عرضه و تقاضاست، درست مانند سرمایه‌دارهای حرفه‌ای. اگر آنها بتوانند کالایشان را تاخت بزنند و آسان معاوضه کنند، یعنی اوضاع خوب است. بنابراین ترجیح می‌دهند در لندن به جای موراکامی، وقتی قرار است در نوشگاه جای چند پوند کتابی را بدهند، پل‌بیتی را، که امسال جایزه‌ی بوکر دریافت کرده، روی میز بگذارند. تونی هیگسون، مدیر کتابفروشی فورمبی در لندن، می‌گوید: «بیش از همه ماجراهای بئاتریکس پاتر را می‌دزدند چون قطع کوچکی دارد و زیباست و جاسازی کردنش آسان است و فروختنش هم نباید سخت باشد.»

کمی خجالت‌آور است که چرا دزدهای کتاب بریتانایی به نسبت عموزاده‌های کانادایی‌مان کمتر کتاب‌های روشنفکری می‌دزدند. چهل سال پیش در محله‌ی سوهو لندن کتاب‌دزدها احترامی داشتند و کتاب‌هایی از لوسین فروید و پیتر کوک و تام بکر می‌دزدیدند. در این باره در خاطرات جفری برناردز به‌وضوح نوشته شده است. سلیقه‌ی آنها در سرقت کتاب‌هایی با ارزش هنری و کیفیت ادبی بالا نشان می‌داد که در پی مطالعه هستند و بنابراین چندان قبیح نبود.

کتاب‌هایی که در یکی دو دهه‌ی اخیر به سرقت می‌روند تا اندازه‌ی زیادی مشخص هستند، هرچند در پنج سال اخیر کتاب‌های دیگری هم به این فهرست اضافه شده‌اند. براساس آمارهای کتابفروشی‌های امریکا بیشترین کتاب‌هایی که از کتابفروشی‌ها به سرقت رفته‌اند، عبارتند از:

  • همه‌ی کتاب‌های چارلز بوکفسکی: کتابفروش‌ها ترجیح می‌دهند کتاب‌های او را جلو پیشخوان و جایی که صندوق کتابفروشی قرار دارد بگذارند. چون اغلب کتاب‌های او دزدیده می‌شود.
  • همه‌ی کتاب‌های ویلیام باروز: معلوم نیست رتبه‌ی اول را باید به کتاب‌های او بدهند یا بوکفسکی؛ رقابت میان این دو تنگاتنگ است.
  • «جاده» نوشته‌ی کورمک مک‌کارتی: نقطه‌ی مشترک در رمان‌های باروز، بوکفسکی و کرواک یلخی بودن و صراحت و پرداختن به مواد مخدر است. به نظر می‌رسد این لاابالی‌گری شاید دلیلی می‌شود برای علاقه‌مندی سارقان کتاب به کتاب‌های این سه نفر.
  • رمان‌های تصویری: می‌گویند اکثر کتاب‌دزدها مردان هستند و سفیدپوست و این چیزی است که آنها با علاقه می‌خوانند.
  • «گتسبی بزرگ»: از قدیمی‌ترین عنوان‌های محبوب در میان سارقان کتاب که بسیار هم رایج است، حتی پیش از اینکه فیلمی از روی این رمان بسازند این رمان برای کتابفروش‌ها همیشه ضرر و زیان مالی به همراه می‌آورد.
  • انتخاب‌های مختلفی از آثار ارنست همینگوی: از جمله کتاب‌هایی که بیشترین گزارش سرقت درباره‌ی آنها منتشر شده «وداع با اسلحه»، «خورشید همچنان می‌دمد» و البته کتاب «پاریس، جشن بیکران» است.
  • «برهنه» نوشته‌ی دیوید سداریس: این یکی از عجیب‌ترین موارد است. دیوید سداریس با این کتاب که مجموعه‌ی مقالات است بدل به نویسنده‌ی محبوب سارقان کتابفروشی‌ها شده است.
  • «سه‌گانه‌ی نیویورک» نوشته‌ی پل استر: این هم یکی از نکته‌های عجیب در ذائقه‌ی سارقان است.

 

اما به نظر می‌رسد ذائقه‌ی دزدها تغییر کرده است، تا همین چند سال پیش رمان‌های ولادیمیر ناباکوف هم در فهرست بیشترین سرقت‌ها قرار داشت. اما حالا دیگر نکته‌ی اصلی برای سارقان کتاب ذائقه‌ی ادبی نیست. روزگاری چارلز هلتمن در کتاب «کتابفروش نجیب‌زاده» از سارقان فرهیخته‌ای نوشته است که کتاب‌های جیمز جویس و ناباکوف را به سرقت می‌بردند یا اینکه سارقان برای دزیدن اطلس‌ها بارانی‌های بلندی به تن می‌کردند. اما در ۲۰۰۴ وقتی باند بزرگی از سارقان کتاب در محله‌ی سوهو‌ لندن کشف شد، همه‌چیز تغییر کرد، وقتی معلوم شد باند سارق کارکشته‌ای به نام رونالد جردن در یک سال بیش از ۳۵ هزار جلد کتاب دزدیده‌اند و بیش از همه هم کتاب‌های راهنمای سفر در دستور کارشان بود، دیگر تصویر جوان شیفته‌ی ادبیاتی که خرج‌وبرجش برای خرید کتاب کفاف نمی‌دهد به ذهن کتابفروش‌ها نیامد و این هم رفت در رسته‌ی دزدی‌های کوچکی شبیه دزدی قالپاق ماشین‌ها.

منبع: سی‌بی‌اس

0 Comments

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

بحران بیخ گوش موزه‌ی فرش

مطلب بعدی

جَزِ سیاه و نگاه سفید

0 0تومان