راننده پانصدتومانی را از مسافر میگیرد و نگاهی به آن میاندازد، بعد در آینه نگاه میکند: «خانم اینکه دویست تومانش نیست!» گوشهی پول پاره است و زن ناچار است هرچه در کیف دارد بیرون بریزد تا اسکناس دیگری پیدا کند. خیلیها در رفتوآمد روزانه به اسکناسهای بدون گوشهای برخوردهاند، پولهایی که همه سعی میکنند از شرشان خلاص شوند. اما مگر پول بهجز گوشه، نشانهای برای اثبات اصالت ندارد؟
حساسیت نشان دادن به گوشهی اسکناس آنقدر فراگیر است که شوخیها و کنایههای طنزهای تلویزیونی را همه به یاد میآورند: شیرفرهادِ شبهای برره هر وقت اسکناسی میگرفت نگاهی به آن میانداخت و میگفت: «هاااا ای گوشه نداره.» اسکناسها در مبادلات مردم با دقت برانداز میشوند تا گوشهشان مخدوش نباشد و همهی قسمتها سر جایش باشد. بعضی از مردم معتقدند بانک اسکناسهای بیگوشه را قبول نمیکند و برای تعویض مبلغی از ارزش پول کم میکند. بعضی هم اطلاعی از دلیل این سختگیریها ندارند، فقط میدانند که پولِ بیگوشه بیخ ریش صاحبش میماند.
شاید رانندههای تاکسی و فروشندهها بیشترین سر و کار را با پولهای خرد و اسکناسها داشته باشند. یکی از رانندههای خط میدان صنعت-رسالت دربارهی پولهای گوشبریده میگوید: «من هیچوقت این پولها رو نمیگیرم. چون ارزشی نداره. مردم قبول نمیکنند، بقالی قبول نمیکنه، هیچکس قبول نمیکنه.» نمیداند چرا کسی مایل به دریافت این پولها نیست، فقط میداند اگر چنین پولی را بگیرد روی دستش میماند.
رانندهی بغلدستی که صحبتهای او را شنیده میگوید: «اگه لای پولهای دیگه بهمون بدن و متوجه نشیم، ما هم سعی میکنیم به یکی دیگه بدیم، اگه نتونیم هم از پنجره میندازیمش بیرون.» حاضر نیست برای پانصد تومان پول در بانک معطل شود. «ولش میکنم. خلاص!»
اما یکی از مغازهداران میدان هفتتیر شنیده کسانی برای تعویض این اسکناسها به بانک ملی مراجعه کردهاند، اما بانک مبلغی بابت گوشه نداشتن آن کم کرده و مثلا در ازای هزارتومانی، هشتصد تومان برگردانده. «برای همینه که اسکناس بیگوشه رو هیچکس قبول نمیکنه.»
کمی آن طرفتر از مغازهی او، در شعبهی بانک ملی در میدان هفتتیر، مسئول باجهی هفت از سازوکار تعویض پولهایی که گوشه ندارند میگوید. از یک پاکت بزرگ چند جدول درمیآورد و روی میز میگذارد. جدولهایی که هر کدام برای یکی از اسکناسها طراحی شدهاند و هر خانهی جدول نشاندهندهی بخشی از ارزش پول است. این جدولها در اختیار بعضی از شعبههای بانک ملی است و متصدیان بانک میتوانند بر اساس آن پولهای بیگوشه را تعویض کنند.
رضا عزالدین توضیح میدهد که وقتی مردم برای تعویض پولهای بدون گوشه مراجعه میکنند، اسکناس را روی این جدولها میگذارد و بر اساس تعداد خانههایی که زیر اسکناس خالی میماند از ارزش آن کم میکند. مثلاً در جدول اسکناس پنج هزار تومانی، هر کدام از ۱۰ خانه نشاندهندهی پانصد تومان از ارزش این اسکناس است. او برای فهماندن توضیحاتش یک پنجهزارتومانی بدون گوشه را، که از یکی از مشتریهایش تحویل گرفته، روی جدول میگذارد. خانهی اول جدول از گوشهای که اسکناس پاره شده پیداست. یعنی این پنجهزارتومانی ۴۵۰۰ تومان ارزش دارد و اگر مشتری قصد تعویض آن با اسکناس سالم را داشته باشد باید پانصد تومان خسارت بدهد.
میگوید ماجرا اینقدر هم سفت و سخت اجرا نمیشود. او از متقاضی تعویض این پول خسارتی نگرفته چراکه معتقد است این پارگی جزئی است و خزانهی مرکزی بابت آن چیزی کم نمیکند: «حتی اسکناسی که بیشتر از این هم پارگی داشته برای مشتری بدون خسارت عوض کردهام.» یک دههزارتومانی نشان میدهد که مثلث بزرگی در گوشهی راستش خالی است. «مثلاً برای این خسارتی نگرفتیم. این جدول روال قانونیِ کار است اما ما از روی عرف تشخیص میدهیم که این اسکناس را میتوانیم با دههزار تومانی سالم تعویض کنیم و سختگیری نکنیم.»
اگر شمارهی سریال گوشهی پول وجود داشته باشد دادنِ خسارت منتفی است و لازم نیست نگران غیبت گوشهها بود، اما اگر شماره سریال پول کنده شده باشد، احتمال اینکه بابت تعویض مبلغی جریمه در نظر گرفته شود بیشتر میشود. بنابراین پارگی جزئی در گوشههای اسکناس آن را از ارزش نمیاندازد.