صداهای جدید خاورمیانه موسیقی شد و جلوتر از صداهای انقلاب و بهار عربی به گوش جهان رسید. در عربستان هیپهاپِ «کلاش» فریاد زد. در مراکش «مریم بوشانتف» مبارک را خطاب قرار داد. در لبنان، در سوریه ابراهیم قاشوش کفتران سفید سوری را از حنجرهی بریدهاش پر داد، تونس و مصر هم با نامهایی دیگر، صدایشان را با موسیقی به گوش جهان رساندند. همین صداها بود که نگاهها را به بهار عربی جلب کرد. همین صداها بود که همه را متوجه جریان جدید موسیقی خاورمیانه کرد.
موسیقی عرب، یا با عنوان کلی و بهتر «موسیقی خاورمیانه» از سالهای پیش در میان اهل موسیقی، در میان کسانی که شنونده و مخاطبِ جدی موسیقی بودهاند جایگاه ویژهای داشته است؛ آنهایی که صدای «ام کلثوم»، «مارسل خلیفه»، «ربیع ابو خلیل» و… را میشنیدند و در خاطر داشتند و دارند.
امروز اما، بعد از خزان سلطنتهای دیکتاتوری، و آغاز بهار عربی و افول مجدد آن، نواهای دیگری غالب شده است. مارسل هنوز جایگاهش را دارد، اما دیگرانی آمدهاند که با موسیقیهای برگرفته از موسیقیِ غربی و عربیشده ترانههایشان را میخوانند.
اینجاست که «موسیقیِ جهانی ۲» درک میشود. این عنوانی است که توماس بورکهالترِ(۱) سوئیسی برگزید و به کار برد. «موسیقیِ جهانی ۲» بعد از انقلابِ موسیقی است. جایی به کار میرود که دیگر ژانرها در هم تنیده شدهاند، صداهاست که اهمیت دارد و فضاسازی در موسیقی. دیگر سبکها و ژانرها عناوینی بیهوده هستند. «موسیقیِ جهانی ۲» اینگونه شکل گرفته است. البته بورکهالتر این عنوان را برای موسیقیهای آوانگاردِ خاورمیانهای به کار میبرد، و میشود این عنوان را جهانی هم تصور کرد. همانطور که امروز موسیقی آوانگارد و پیشرو خاورمیانه، یکی از صداهای غالبِ جهان شده است. دیگر همهی جهان صدای عودِ انور براهم را شنیدهاند، «مشروعِ لیلی» را همه میشناسند. صداهای «الایقاع» در کنار آلبومهای مهمِ الکترونیک و امبینت قرار میگیرد. پُستراکهای بیروت هم در تیراژهای بالا در اروپا و خاورمیانه بهفروش میرسد، «مین» هنوز هم با تک آلبوم خودشان، «لایف»، مطرح هستند. دیگر «حسنخان» مصری را همهی جهان میشناسند.
اما اهمیت این «موسیقیِ جهانی ۲» در چیست و چگونه تعریف میشود؟ نمیتوان به صرف اینکه صدایی از خاورمیانه به گوش برسد این عنوان را برایش در نظر گرفت. این اصطلاح بیش از آنکه در شکل آهنگسازی تعمیمپذیر باشد، اصطلاحی است برای نوعی نوازندگی و بعد از آن عمومیت پیدا میکند. نوازندگانی که در خاورمیانه و شمال آفریقا در نوازندگی سازهای مختلف تبحر دارند. آنها بر اساسِ صداهای ضبطشده در ناخودآگاهشان با ساز صداهایی دیگرگونه تولید میکنند.
«موسیقیِ جهانی ۲» حاصل ارتباط بیرون از محدودهی زمان و مکان فراسوی مرزهاست که تصورات سنتی از فرهنگ و هویت و اجتماع را مورد تردید قرار میدهد و در واقع موسیقی توسعهی شهری در سراسر جهان است. امروزه محلههای فقیرنشین بیش از مراکز شهر گسترش مییابند و به همین سرعت نیز گونهی نو موسیقی جهانی سریعتر از شکل رایج موسیقی و صدا، که همواره برای گوش طبقهی متوسط غربی ساخته میشد، در گسترش است. «موسیقیِ جهانی ۲» همهچیز را بازیابی میکند و در بهترین لحظههایش با صراحت و فوریت و خلاقیت خود شنونده را تحت تأثیر قرار میدهد. از این لحاظ «موسیقیِ جهانی ۲» مانند روح زمانهی (Zeitgeist) مجازی است که امروزه از طریق بلاگها و شبکههای اجتماعی و موسیقی و ویدئوهای اینترنتی فراهم میشود. و مانند زندگی در عصر سرمایهداری دیجیتال فرّار و پیشبینینشدنی و قابل انعطاف است و بهطور فزایندهای به سوی اقتصاد منعطف و کوتاهمدت میرود.(۲)
صدای توپ و انفجار، هلیکوپتر و شلیک گلولهها، صدای امواج رادیو و امثالهم در کارهای جدید و آوانگاردِ خاورمیانه بهوفور یافت میشود. انگار این اصوات جزء لاینفکِ موسیقیهای آنها شده است.
بدونِ شک موسیقیِ آوانگارد و امروزِ خاورمیانه کمکم تبدیل به مهمترین صدای دنیایِ جدیدِ موسیقی میشود. باید بیش از پیش به آنها توجه کرد و صداهایشان را شنید.
در میان نامهای جدید، برخی که بیش از بقیه شناخته شدهاند، توانستهاند موسیقیشان را از مرز زمین مادریشان بیرون ببرند و طرفدارانی خارج از سرزمینهایشان پیدا کنند. هرچند عربها در این میان بخت بلندتری دارند، آنها مرزهایشان را با هم به اشتراک گذاشتهاند. چه سوری باشی و چه لبنانی و چه هر جای دیگر، زبان مشترک برای آنها مرزها را گسترانده است. از دردها و زخمهای هم میگویند. هر اردنی و لبنانی و مصری اشارتی به فلسطین و عراق داشته است. المربع از فلوجه میگوید و الرأس از فلسطین میخواند. موسیقی جهان عرب، اینبار مرزهای نوینی را طرحریزی کرده است. نسیمی که از بهار عربی برخاست، حالا همچون طوفانی موسیقی خاورمیانه را برهم ریخته و ساخت و ریخت جدیدی به آن داده است.
بیشمار گروهها و آدمهایی هستند که با صداهای موجود منطقه، از گلولهها و موشکها و بمبهای شیمیایی ترانه و موسیقی ساختهاند و به گوش جهان رساندهاند.
پینوشت:
یک. توماس بورکهالتر روزنامهنگار حوزهی موسیقی و اهل سوییس است و کار اصلی او جهان عرب و موسیقی جهانی است.
دو. انیستیتو گوته، مجلهی فرهنگ و اندیشه، نوامبر ۲۰۱۱، موسیقی بینافرهنگی.