/

کهنه‌ی نادل‌آزار

ترجمه‌ی متون مقدس در هر زبان و فرهنگ در زمره‌ی حوزه‌های دشوار کار مترجمان است، چراکه گذشته از مهارت‌های زبانی نیاز به تسلط کامل مترجم بر مسائل ظریف مذهبی و اعتقادی دارد (شاید در سطحی بسیار بیشتر از تسلط مورد نیاز بر موضوع در سایر حوزه‌های ترجمه‌ی تخصصی) و به همین علت است که معمولاً شورایی از روحانیان و عالمان دینی بر ترجمه‌ی چنین متونی نظارت دارند و متن بدون تأیید آنان از وجاهت مذهبی لازم برخوردار نخواهد بود.

یکی از اتفاقات مهم در زمینه‌ی ترجمه‌ی متون مقدس به زبان فارسی، به نظر من، ترجمه‌ی پیروز سیار از «کتاب مقدس» است: او ابتدا «عهد جدید» را در سال ۱۳۸۷ و سپس در ۱۳۹۳ بخش‌های نخستینِ «عهد عتیق» را به فارسی برگرداند و در حال حاضر مشغول کار بر روی ادامه‌ی «عهد عتیق» است. یکی از امتیازهای بزرگ ترجمه‌ی سیار نسبت به ترجمه‌های پیشین «کتاب مقدس» آن است که متن او، در زبان فارسی، ارزش هنری و زبانی دارد؛ یعنی با چنان فارسی زیبا و پیراسته و صاحب‌سبکی نوشته شده است که آن را به‌حق می‌توان ذیل ترجمه‌ی ادبی نیز بررسی کرد. برشمردن همه‌ی ویژگی‌های زبانی این ترجمه در یک مقاله‌ی کوتاه امکان‌پذیر نیست و من در اینجا فقط روی یک ویژگی متمرکز می‌شوم: کهنگی دادن به متن.

یکی از دشواری‌هایی که در ترجمه‌ی برخی از متون ادبی پدید می‌آید، هنگامی است که متن اصلی (همانند کتاب مقدس) رنگ‌وبویی از کهنگی دارد. این کهنگی گاه به علت قدیمی بودن خود اثر است و گاه نویسنده تعمد دارد متنش را با زبان دوره‌های پیشین بنگارد. به هرحال، از آنجا که این «کهنگی» در اغلب موارد از ویژگی‌های سبکیِ مهم متن به شمار می‌رود، مترجم نیز باید برای انتقال آن به زبان مقصد رویکردی در پیش بگیرد. ایجاد «کهنگی» در متن، مانند بسیاری دیگر از ویژگی‌های سبکیِ زبانی، معمولاً باید در سه حوزه انجام شود: یکی انتخاب واژگان (مثلاً «قشون»، «سپاه» یا «لشکر» به‌جای «ارتش»)، یکی انتخاب حالت‌های صرفی واژگان (مثلاً استفاده از جمع‌های مکسر به‌جای جمع بستن با «ها»: «کتب» به‌جای «کتاب‌ها»؛ یا استفاده از گونه‌های قدیمی افعال، مثلاً «بگفت» به‌جای «گفت»)، و سرانجام، انتخاب قالب‌های نحوی که در گذشته بیشتر کاربرد داشتند. یکی از بلاهایی که در این انتخاب رویکرد ممکن است گریبانگیر مترجم شود، انتخاب‌های مکانیکی است: مثلاً در همه‌جا بین معادل‌های مختلفی که برای یک واژه وجود دارد، معادل‌های عربی را بر فارسی ترجیح دهد، به گمان آن‌که «عربیت» متن به آن «کهنگی» نیز می‌بخشد. در حالی که اینجا باید بسته به مورد معادل را انتخاب کرد: انتخاب «طبیب» به جای «پزشک» یا «دکتر» متن را کهنه می‌کند، ولی «لباس» به جای «جامه» این وظیفه را انجام نمی‌دهد.

خطر دیگر آن است که متن بیش از حد کهنه شود، یعنی چنان در استفاده از واژه‌ها و ساختارهای قدیمی و منسوخ افراط شود که فهم متن برای خواننده‌ی امروزی، بدون رجوع به فرهنگ لغت و صرف زحمت فراوان، ممکن نباشد. به حکم تجربه می‌توان دریافت که در ترجمه‌ی چنین متونی نیازی نیست برای هرکلمه‌ی امروزی معادلی قدیمی پیدا کرد. گاه تنها یک واژه‌ی «کهنه»، اگر خوش بنشیند، به کل جمله یا حتی پاراگراف رنگ‌وبوی کهنگی می‌دهد. مشکل اینجاست که برای این کار هیچ قانون و توصیه‌ی مطلقی وجود ندارد و مترجم بیش از هرچیز باید به ذوق و قریحه و شمّ زبانی خود متکی باشد. و البته این شمّ و ذوق را می‌توان با خواندن نمونه‌های موفق متون «کهنه‌نما»ی امروزی، از قبیل ترجمه‌ی سیار از کتاب مقدس، پرورش داد.

قطعه‌های زیر از «عهد جدید» را ببینید که، در عین روان و ساده‌خوان و قابل‌فهم بودن برای خواننده‌ی امروزی، کهنگی زبان را، به لطف استفاده‌های ظریف از واژه‌ها و حالات دستوریِ قدیمی، به بهترین شکل حفظ کرده‌اند.

 

وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که بیرون جام و بشقاب را پاکیزه می‌کنید، حال آن‌که درون آنها آکنده از یغما و شکمبارگی است! ای فریسی کوردل! نخست درون جام و بشقاب را پاکیزه گردان تا بیرون آنها نیز پاک شود. وای بر شما ای کاتبان و فریسیان که به مقابر سپیدی می‌‌مانید که از برون ظاهری زیبا دارند، لیک از درون آکنده از استخوان‌های مردگان و هرناپاکی‌اند. (انجیل متی، ۲۳/۲۵-۲۷)

ای ماران و افعی‌تباران! از عِقاب دوزخ چه‌سان گریختن توانید؟ هم از این‌روی اینک پیامبران و حکیمان و کاتبان را به سوی شما گسیل می‌دارم: پاره‌ای را خواهید میراند و بر صلیب خواهید کشید و پاره‌ای را در کنیسه‌های خویش تازیانه خواهید نواخت و شهر به شهر تعقیب خواهید کرد. (متی، ۲۳/۳۳-۳۴)

همچنان‌که در خانه بر سر خوان بود، بسیاری از خراجگیران و گنهکاران آمدند و با عیسی و شاگردان او بر سر خوان نشستند. فریسیان چون این را بدیدند، شاگردان او را گفتند: «از چه روی استاد شما با خراجگیران و گنهکاران تناول می‌کند؟» لیک او که این سخن را بشنید، گفت: «بیماران نیازمند طبیب‌اند و نه تندرستان. پس بروید و معنی این کلام را بیاموزید: مهربانی می‌خواهم و نه قربانی. چه بهر دعوت گنهکاران آمده‌ام و نه دادگران.» (متی، ۹/۱۰-۱۳)

 

برخی از انتخاب‌های موفق مترجم در جملات بالا را که به نظر من در «کهنه» کردن دلنشین متن مؤثرند، در اینجا می‌آورم. آنها را با معادل‌های رایج و آشناتری که مترجمی کم‌تجربه‌تر ممکن است به کار ببرد، جایگزین کنید و ببینید متن چقدر افت می‌کند:

«پاکیزه گردان» به جای «پاک کن»، «تمیز کن»

«چه سان گریختن توانید؟» به جای «چگونه می‌توانید بگریزید؟»

«خواهید میراند» به جای «خواهید کشت»

«خوان» به جای «سفره»

«بدیدند» به جای «دیدند»

«تناول می‌کند» به جای «غذا می‌خورد»

«طبیب» به جای «پزشک» و خدای نکرده «دکتر»!

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

لوئیزا لطفاً به خانه برگرد

مطلب بعدی

پست سیاسی ریاست میراث

0 0تومان