/

هم‌نوایی ارکستر سمفونیک و همهمه‌ی کودکان

«و ساز گرگ در این ارکستر هورن است.»

پسر بچه‌ی پنج‌ساله از بالکن داد زد: «هام هام.»

و رهبر ارکستر با همان شوخ‌طبعی مخصوص این اجرا لبخندی به آن بالا زد و ساز عجیب پدربزرگ پیتر را معرفی کرد تا پیش از آنکه صدای کلارینت‌باس لابه‌لای همنوازی ارکستر برود، بچه‌ها صدایش را به‌تنهایی شنیده باشند.

این حال‌وهوای دو شب و دو صبح تالار وحدت بود، جمعه در آخرین روز اجرای ارکستر سمفونیک برای کودکان هم شهرداد روحانی با سالنی لبالب از بچه‌های کوچک و والدینشان برنامه‌ای را اجرا کرد که برای تهران نادر بود. در اولین روزهای مرداد بعد از چندین بار لغو بالاخره خبر رسید که قطعه‌ی «پیتر و گرگ»، همزمان با تولد صدوبیست‌وپنج‌سالگی سرگئی پروکفیف، به رهبری شهرداد روحانی و همراهی ارکستر سمفونیک تهران اجرا می‌شود، بلیت‌های دو شب اول اجرا خیلی زود پیش‌فروش شدند. دو اجرای اول در شب‌های پانزدهم و نوزدهم مرداد ساعت نه و نیم شب بود که به نظر برای کنسرتی ویژه‌ی کودکان و نوجوانان چندان ساعت مناسبی نبود، به فاصله‌ی چند روز دو اجرای دیگر هم برای یازده صبح روزهای ۲۶ و ۲۷ مرداد بلیت‌فروشی شد، این‌بار هم بخت حضور را آنهایی داشتند که زود باخبر شدند.

کنسرتی با مخاطبان کودک و نوجوان در چند دهه‌ی اخیر اتفاقی نیست که چندان در تهران مرسوم باشد، تماشای اجرا برای کودکان تنها مرهون برنامه‌هایی است که ناصر نظر و سودابه سالم و انگشت‌شماران دیگری با ارکستری از کودکان آموزش‌دیده و برای کودکان در مناسبت‌هایی همچون روز جهانی کودک اجرا می‌کنند، یا همان اجراهای کارگاهی که در آموزشگاه‌هایی همچون پارس و جمعی بسیار محدود برگزار می‌شود. اما اینکه ارکستر سمفونیک تهران سازهایش را برای اجرایی کوک کند که مخاطبانش می‌توانند کودکانی با هر سن و سالی باشند اتفاق تازه‌ای بود، اجرای قطعات «کارناوال حیوانات» اثر کامیل سن‌سانس، «باروک فلامینگو» اثر دبورا هانسون، «آرواره‌ی کوسه» اثر جان ویلیامز و قطعه‌ی درخشان «پیتر و گرگ» و قطعه‌ی پایانی از موسیقی فیلم «پلنگ صورتی» تالار وحدت را برای چند شب پر از همهمه و بهت کودکان کرد.

شهرداد روحانی درباره‌ی علاقه‌اش به اجرایی برای کودکان در دفترچه‌ی این اجرا نوشته است: «وقتی شش هفت سال داشتم تلویزیون سیاه و سفید تازه به ایران آمده بود، در خیابانی زندگی می‌کردیم به اسم خیابان فرهنگ که خانه‌ای بود دو نبش و در این خانه همسایه‌ی ما تنها کسی بود که تلویزیون داشت، او فرزندی داشت که هم‌بازی من بود. بعضی‌وقت‌ها به خانه‌ی همسایه می‌رفتم برای تماشای تلویزیون و دیدن کارتون و برنامه‌هایی از این قبیل، چیزی که توجه من را جلب می‌کرد، موسیقی این کارتون‌ها بود. همین هم سبب شد که به موسیقی کلاسیک و موسیقی فیلم علاقمند بشوم و تا امروز این کار را با جدیت دنبال کنم.

امیدوارم کنسرت امشب، که صرفاً برای آشنایی کودکان و نوجوانان با موسیقی کلاسیک و موسیقی فیلم و صدای سازهای مختلف اجرا می‌شود، کنجکاوی و علاقه را در کودکان و نوجوانان ایجاد کند.»

شهرداد روحانی، همان‌طور که در یادداشتش وعده داده بود، تک‌تک سازهایی را که در این اجرا به صدا درآمدند معرفی می‌کرد و از نوازنده‌ها ‌خواست که پیش از آغاز قطعه، ساز را به‌تنهایی بنوازند. در بخش اول کنسرت و اجرای «کارناوال حیوانات»، پیش از اجرای هر بخش او حیوان اشاره‌شده را معرفی می‌کرد و بعد ویولن‌سل‌ها صدای حرکت فیل یا ویولن‌ها و طبل‌ها حرکت لاک‌پشت و ماهی‌ها را در آکواریوم در این قطعه‌ی مشهور برای حاضران اجرا می‌کردند.

روحانی در بخشی از اجرا، که چهار ساز عظیم هارپ به صدا درآمدند، به همکاری فتانه شاهین در تنظیم قطعه اشاره کرد و از چهار دختر یازده تا چهارده‌ساله‌ای که نواختن هارپ‌‌ها را به عهده داشتند به جلو سن دعوت کرد تا تماشاچی‌ها تشویقشان کنند. هارپ نوازندگانی انگشت‌‌شمار در ایران دارد و رهبر ارکستر طناز بیگی، شمیم مینو، رزا رضایی و مردیت موسیسیان را نوازندگانی حرفه‌ای با استعدادی چشمگیر معرفی کرد.

بعد از آنتراکت جایی که توجه تماشاچی‌های کم‌تجربه و پرسروصدا بیشتر جلب شد، وقتی بود که لیندا کیانی، راوی قصه‌ی «پیتر و گرگ»، کنار شهرداد روحانی و رو به تماشاچی‌ها ایستاد و با صدایی قصه‌گو ارکستر را همراهی کرد. «پیتر و گرگ» قطعه‌ی مشهور روسی، که به اندازه‌ی باله‌ی «فندق‌شکن» در دنیا برای بچه‌ها اجرا شده، در نسخه‌ی اصلی سرگئی پروکفیف هم گفتاری دارد که لازم است برای تماشاچی بازگو شود. جان باروز در کتاب «راهنمای جامع موسیقی کلاسیک» مهم‌ترین ویژگی پروکفیف را شم تصویری و دراماتیک او می‌داند و می‌نویسد: «این نکته نه‌تنها در باله‌های معروفش بلکه در سونات‌ها و سمفونی‌های انتزاعی‌اش نیز عیان است.»

و همین فضای تصویری و دراماتیک همراه راوی، که خوب قصه می‌گفت، سبب شد موقع اجرای قطعه‌ی «پیتر و گرگ» تماشاچی‌هایی که روی صندلی بند نبودند بیشتر حواسشان به سن و سازها باشد. ویولن، هورن، کلارینت‌باس، ابوا، کلارینت و فلوت‌های ارکستر سمفونیک قصه‌‌ی «پیتر و گرگ» و پدربزرگ و اردک و گربه و پرنده را جان‌بخشی کردند. بعد از پایان خوش سرنوشت اردک قصه، ارکستر سازهایش را برای اجرای قطعه‌ی پر از دلهره و تعلیق «آرواره‌ی کوسه» اثر جان ویلیامز کوک کرد و تماشاچی‌های شیشه‌شیربه‌دست و پستانک‌به‌دهان هم نیم‌نگاهی به سن داشتند. روحانی در پایان اجرا بعد از تشویق‌های پی‌درپی از ارکستر دعوت کرد که قطعه‌ای از هنری مانچینی بشنوند، قطعه‌ی نوستالژیک و آشنایی که همیشه یادآور داستان‌های پلنگ صورتی است. آخرین اجرای جمعه صبح به‌واسطه‌ی ساعت مناسبی که به حال و احوال تماشاچی‌هایش می‌آمد سبب شد طبقه‌ی همکف و بالکن‌ها تا پایان اجرا چندان صندلی ترک‌شده و خالی به خود نبیند.

چهار شب میزبانی ارکستر سمفونیک تهران از کودکانی که هرگز در تلویزیون ساز نمی‌بینند و کمتر برنامه‌ای با موسیقی گوش‌نواز برایشان ساخته می‌شود احتمالاً نتیجه‌ای را که شهرداد روحانی در پی‌اش بود حاصل نمی‌کند، اما شاید استقبال والدین از این چهار اجرا بهانه‌ای شود تا برنامه‌هایی از این دست با محوریت کودکان جدی گرفته شوند و به آن یک شب بزرگداشت روز جهانی کودک خلاصه نشوند و بالای بلیت هر کنسرت و تئاتری تاکید نشود که «از ورود کودکان جلوگیری می‌شود».

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

خیر و شر باغ کتاب

مطلب بعدی

نمایش «سی» و فرسایش کاخ سفید

0 0تومان