چهارم مهر ۱۳۹۵، کارگران داشتند در باغچهی ادارهی مهندسی فضای سبز و زیباسازی محیط مناطق نفتخیز جنوب انبار میساختند که کلنگشان به اسکلت سه انسان و چندین تکه سفال برخورد کرد. از آن روز، سیزده ماه گذشته و هنوز از بررسی کارشناسی و مجوز کاوش باستانشناسی و پیگیری مسؤولان سازمان میراثفرهنگی خبری نیست. آخرین خبرها حاکی از آن است که شرکت مناطق نفتخیز جنوب در خرمکوشک، و در نبود مسؤولان میراث، محوطه را محصور کرده است.
دوستداران میراثفرهنگی میگویند نخستینبار نیست که در این منطقه گوری از دل خاک بیرون میآید و کسی پیگیرش نمیشود. درست نه ماه قبل، همین شرکت گودبرداری دیگری برای لولهگذاری در محدودهی خرمکوشک انجام داد و دو گور متعلق به دورهی باستان و تعدادی شیء پیدا کردند اما این گورها را خیلی زود با خاک پوشاندند و دربارهاش سکوت کردند. مسأله اینجاست که این کشف در نزدیکی محوطههای باستانی دیگری است و به همین دلیل، کارشناسان میراث برای انجام کاوش در این منطقه اصرار دارند.
بیتوجهی به کشف تازه در خرمکوشک در شرایطی است که در فاصلهای کوتاه از این محوطه، در منطقهی هفت شهرستان اهواز، تعدادی آثار تاریخی قابلتوجه همچون تپههای باستانی و گوردخمه و استودان قرار دارد. در سمت غرب جایی که اسکلتها پیدا شدهاند، بافت تاریخی عامری اهواز و رود کارون قرار گرفته و شرق آن میدان دروازه است؛ جایی که در ۱۳٨٩ پایهستونهای ساسانی در مسیر مترو اهواز از دل خاک بیرون آمد. فاصلهی اسکلتهای یافتشده با دو گور ساسانی، که در ۱۳٨٧ در پی گودبرداری برای لولهگذاری از خاک بیرون زد، تنها یک خیابان است. در همین نزدیکی تپهی آسیهباد قرار گرفته که در ۱۳۸۸ ساسانی بودن آن تأیید شد و آن سوتر گورستان سنگی کوهساران قرار گرفته که بازماندهی عصر اشکانیان است. همین شواهد کاوشهای باستانشناسی در محل پیدا شدن این سه اسکلت را ضروری میکند.
مجتبی گهستونی، از فعالان میراثفرهنگی خوزستان، میگوید: «مسؤولان میراثفرهنگی اهواز را رها کردهاند. ادارهی کل میراثفرهنگی خوزستان باید سریعتر وضعیت این محوطهها را مشخص کند. این محوطههای باستانی مختلف ضرورت نجاتبخشیها را بیشتر کرده، اما دست روی دست گذاشته است.»
او ثبت ملی شهر باستانی هرمز اردشیر را در ١٣١٠ یادآوری میکند ومیگوید: «جز تپهی آسیهباد و استودان و گورهای سنگی کوهساران، نشانهی دیگری از این شهر تاریخی در اهواز نمانده است. توسعهی شهری اهواز در دههی چهل آغاز شد و پس از درگیری جنگ تحمیلی، دیگر برای پیدا کردن رد پای شهر هرمز اردشیر هیچ تلاشی نشد. تا امروز یافتههای کوچک و بزرگ در گوشهوکنار خرمکوشک به کاوش باستانشناسی برای شناسایی تاریخ اهواز نرسیده و بدون ردجویی رها شده است.»
پیش از این، در ۱۳٨۶ حفاریهای قطار شهری اهواز، با وجود اعتراضها، آغاز شد و در ۱۳۸۹، تیغ حفاری دستگاههای مترو به شاهستونهای شهر باستانی هرمز اردشیر ساساسانی خورد. محل احداث ایستگاه دروازه درست از وسط یک تپهی باستانی میگذشت و همان زمان در گزارشها اعلام میشد که با هر بیلی که بولدوزرها بر زمین میزنند، سفالهای تاریخی این شهر از زیر خاک بیرون میآید؛ شهری که با وجود ثبت در فهرست آثار ملی نه محافظت شد و نه محدودهاش را مشخص کردند. در این سالها ردپایی از هرمز اردشیر، یا هر آنچه تاریخ اهواز را روشن کند، کمتر دنبال شد. چه آن زمان که دو گور ساسانیِ پیداشده را با وعدهی کاوش با خاک پوشاندند و هیچوقت پی آن نیامدند و چه این سه اسکلت خرمکوشک که رها شده و شاید برای همیشه زیرخاک بماند. حال باید دید که محوطهی ادارهی مهندسی فضای سبز و زیباسازی محیط مناطق نفتخیز جنوب همین سرنوشت را پیدا میکند یا نه.