«بنا بر گزارشهای اعلامشده از سوی مدیر کل ادارهی میراثفرهنگی بهبهان، اشیای دزدیشده از موزهی این شهر همه بدلی بودند و دزد هم از سوی نیروی انتظامی دستگیر شده است.» اینها را محمدرضا کارگر، رئیس امور کل موزهها، در بیستوهشتم شهریور در گفتوگویی با «شبکه آفتاب» دربارهی چگونگی دزدی از موزهی بهبهان میگوید و خط بطلان میکشد بر پروندهی این سرقت. درحالیکه او سه روز پیش، یعنی بیستوششم شهریور، هیچ اطلاعی از وضعیت این پرونده نداشت: «تا این تاریخ هیچ گزارشی به اداره کل موزهها دربارهی این دزدی اعلام نشده و همهی اطلاعات ما از خبرهایی است که در این زمینه در رسانهها منتشر شده است اما این مسأله را پیگیری میکنیم.» بنابراین پیش از انتشار خبر هیچ گزارشی طی پانزده روز به اداره کل موزهها ارسال نشده است؛ خبری که سیزده شهریور دوستداران میراث فرهنگی را شوکه کرد: «سرقت حدود ۱۳۰ قطعه شیء بدلی و اصل از موزه بهبهان». مسأله اینجاست که این خبر با تأخیر بیستوپنجروزه پس از دستگیری سارق (در هجدهم مرداد) روی خروجی رسانهها قرار گرفته و این دیرکرد فقط در اطلاعرسانی نیست، این سرقت یکماهونیم پیش از دستگیری از انبار موزه انجام شده بود و ادارهی میراثفرهنگی بهبهان از آن بیاطلاع بوده و سارق هم طی مدت هفت ماه با این اداره همکاری میکرده است.
این تأخیرها چه در زمینهی پی بردن به دزدی موزه، چه انتشار اخبار و ارسال گزارش به اداره کل موزهها هیچ کدام به نظر کارگر عجیب نیست. او تنها به گزارش ارسالشده از سوی میراثفرهنگی بهبهان دربارهی این سرقت اکتفا میکند: «ماجرای این سرقت اینگونه بوده، موزهی بهبهان در ساختمانی مشترک با بخش اداری قرار داشت و وقتی مسؤولان تصمیم به جابهجایی ساختمان اداری میگیرند موزه را هم جابهجا میکنند. بعدها یک تعدادی سکه را مسؤولان نیروی انتظامی از دست فردی میگیرند و وقتی پیگیری میکنند، ایشان اعتراف میکند در زمان حملونقل موزه این کیسه را برداشته است. نیروی انتظامی اینها را به سازمان میراثفرهنگی اطلاع میدهد. اما این سکهها تقلبی بودند. چراکه ما آثار تقلبی را هم نگه میداریم ولی جزو آمار موزه نیستند.»
اشیا همه بدلی بودند؟
بااینوجود گفته میشود فهرستی از آثار بهسرقترفته وجود دارد که بنا بر آن همهی اشیا بدلی نبودند، کارگر میگوید: «هیچ شیء اصلی در میان این اشیا وجود نداشته و این چیزی است که رسماً به ما گزارش کردهاند و این گزارش معیار ماست. اگر بر خلاف آن ثابت شود ما پیگیری میکنیم در غیر این صورت پیگیری وجود ندارد.»
فهرست اما از این قرار است: «۱- ۵۹ عدد سکه (اصل) با قدمت نامشخص، ۲- دو عدد سکه (اصل) هخامنشی، ۳- هفت عدد سکه (اصل) دورهی اسلامی، ۴. هجده عدد سکه (اصل) دورهی صفوی، ۵- پنج عدد سکه (اصل) الیمایی، ۶- دو عدد سکه (اصل) سلوکی، ۷- ظرف مسی بشقابمانند دورهی اسلامی، ۸- مهر فلزی، ۹- مهر گلی، ۱۰- دستبند فلزی، ۱۱- ظرف داروریز، پیسوز (اصل)، ۱۲- مجسمهی گاو مفرغی کوچک (بدلی)، ۱۳- سرتبر فلزی مسی (بدلی)، ۱۴- پیکرک فلزی مفرغی (بدلی)، ۱۵- سرپیکان فلزی پنج عدد (اصل)، ۱۶- میل سرمهدان فلزی یک عدد (اصل)، ۱۷- ریتون فلزی بدلی به شکل سر شیر، ۱۸- دستبند، ۱۹- دو عدد انگشتر عقیق نقره (فاقد قدمت تاریخی)، – شیء سنگی چهار عدد، ۲۱- مهر سنگی استوانهای دو عدد، ۲۲- مهرهی سنگی سه عدد، ۲۳- شیء میخمانند فلزی یک عدد، ۲۴- النگوی شکسته دو عدد، ۲۵- گوی فلزی بزرگ دو عدد، ۲۶- مهرهی تسبیحمانند به رنگ نخودی هشت عدد، ۲۷- ظرف فلزی نیمکره با کاربرد نامشخص یک عدد، ۲۸- ظرف نقرهی قلمزنیشده یک عدد، ۲۹- استوانهی سنگی بدل دو عدد با نقش برجسته، ۳۰- کاسهی سنگی کوچک با نقش برجسته (بدل) یک عدد، ۳۱- شیء سنگی با نقش برجسته دو شیر یک عدد، ۳۲- مجسمهی سنگی الههمانند (بدل) یک عدد.»
همچنین گفته میشود که تعدادی از وسایل پایگاه حفاظت هم مفقود شده است: «شوکر با شارژر یک عدد، اسپری اشکآور چهار عدد، فانوسقه یک عدد، دستبند شش عدد با ده کلید، کاور شوکر دو عدد.» دلایل این سرقت اما همچنان بدون پاسخ میماند. کارگر اما سر حرف خود باقی است: «گزارش میراثفرهنگی معیار ماست.»
افزون بر این تناقض دربارهی اصل و بدل بودن اشیا موزه، کارشناسان میراثفرهنگی از بهکارگیری کارگر روزمزد در امور موزه انتقاد میکنند. امیرمنصور صفوت، مدیر ادارهی میراثفرهنگی بهبهان، پیشتر گفته بود: «این فرد حداکثر چهل روز بهصورت کارگر روزمزد و برای اسبابکشی و نظافت به این اداره آمد و پس از اتمام کار هم از اداره رفته است.»
رئیس اداره کل موزهها اما دربارهی کارگر روزمزد ایرادی نمیبیند: «اگر مشکلاتی موقتی مانند اینکه سنگ کف موزه بشکند یا سیمهای برق مشکلی پیدا کند، ما میتوانیم کارگر روزمزد بیاوریم.»
او دربارهی اینکه این فرد به مدت هفت ماه با میراثفرهنگی همکاری میکرده هیچ توضیحی نمیدهد و تنها میگوید: «اگر اطلاعات جدید و کاملی به ما برسد این پرونده را بار دیگر بررسی میکنیم.»
عقبماندگی عجیب در موزهها
اشیای موزهی بهبهان اگرچه در هالهای از ابهام اما به موزه بازگشتند. سارق هم به این دزدی اعتراف کرده است اما آنچه موزهی بهبهان را به دغدغهای بزرگ تبدیل میکند، این سؤال است که آیا این موزه سمبلی از همهی موزههای ایران است. محمد عبدالعلیپور، کارشناس میراث فرهنگی، میگوید: «امروز تنها اسم موزهها را یدک میکشیم. ما غفلت کردیم که مفهوم موزه چیست و تکالیف اصلی و چشمانداز موزهها در جوامع بینالمللی چگونه تعریف شده است. موزهها از مهمترین هدف خود، که آگاهیرسانی به مخاطب است، دور شدهاند. آنها حتی معیار اولیهی راهاندازی را، که حفاظت است، ندارند.»
او موزههای ایران را فاقد حفاظت و نگهداری از نظر امنیتی و فنی میداند و درد را بزرگتر از اینها: «مهمترین هدف موزهها معرفی آثار و اشیاست. برای رسیدن به این هدف باید زبان معرفی اشیا را دانست. ما وقتی نمیتوانیم زبان این اشیا را بهنوعی بازگو کنیم، موزه را دچار غفلت و هالهای از ابهام کردهایم. این مشکلی است که همهی موزههای ایران حتی تهران با آن درگیر هستند. در موزهها باید کارهای پژوهشی انجام شود که گمان نمیکنم (بدون نیاز به هیچ آمارگیری) پنج درصد از موزههای ایران پژوهش را در برنامهی کاری خود داشته باشند یا حتی بحث آموزش را. ما در زمینهی موزهها دچار عقبماندگی فرهنگی عجیبی شدهایم. با اینکه ذائقهی فرهنگی مردم به سمت موزه و آثار تاریخی بسیار زیاد شده است.»
عبدالعلیپور از وضعیت نابهسامان نگهداری حفاظتی اشیا هم میگوید، از اینکه خیلی از موزههای ایران حتی رطوبتسنج ندارند و بدون اینکه سرقتی انجام بگیرد، اشیا خودبهخود از بین میروند و بهترین کار این است که گروهی برای بررسی موزههای ایران تشکیل شود و مشکلات آنها را ثبت کنند و برای رفع این مسائل اقدام شود، چون امروز مردم ایران تمایل بسیاری به هویت تاریخی خود نشان میدهند و خواستار رفتن به موزهها هستند.
بااینهمه به نظر میرسد که شفافسازی دربارهی مسائل و ابهامات دزدی موزهی بهبهان خود نخستین گام در راه رسیدن به این هدف است؛ موزهای که نه تنها نگهدار آثار کشف شده بلکه امین بسیاری از مردمی است که با اعتماد به مسؤولان اشیای تاریخی خود را به آنها سپردند.
شرح عکس: حلقهی قدرت، کشف شده در کاوشهای بهبهان. این شیء به دلیل نبود موزه تا کنون در موزه تهران نگهداری شده است.