چشمه‌چشمه کتاب

دلار گران شده، تحریم‌ها هم سرجای‌شان سفت نشسته‌اند، اما انگار باکی از این‌ها نیست، همین‌جور مرکزخریدهای عظیم و حسابی چشم‌گیر دارند گوشه‌ و کنار شهر افتتاح می‌شوند. حالا مرور خاطره‌ی تنها پله‌برقی فروشگاه کوروش خیابان زرتشت پیش پله‌برقی‌های مجتمع کوروش بزرگراه ستاری شبیه جوک‌های رایج میان مردم کشور شوراها در…

ادامه

برای شنیدن شایعه‌ی جدید تشریف بیاورید تو

پاتیل درزدار پاتیل درزدار مهمانخانه‌ای است رنگ‌ورورفته در لندن بین یک کتابفروشی و یک نوار‌فروشی در خیابان چیرینگ کراس‌رُد. ورودی اصلی کوچه‌ی دیاگون؛ پشت مهمانخانه ساحره‌ها و جادوگرها و دیگران اقلام جادویی ‌خریداری می‌کنند. *** بعضی‌ها دلیل می‌آورند که قدیمی‌ترین مهمانخانه‌ی لندن وایت‌هارت در خیابان دروری لین است، دیگرانی استدلال…

ادامه

کاکوُرث

کاکوُرث شهری است داستانی وسطِ انگلستان که هری همراهِ خاله، شوهرخاله، و پسرخاله‌اش دادلی یک شب را در هتل رِیل‌ویوی آن مانده‌اند. قرار بوده اسمِ کاکوُرث شهری صنعتی را به ذهن‌ها متبادر کند و کارِ سخت و چرک و دوده برای آدم‌ها تداعی بشود. اگرچه در خودِ کتاب‌ها هیچ به‌صراحت…

ادامه

پرسه در قلمرو ارواح

«…مشکل موجودات زنده همینه. زیاد نمی‌مونن. یه روز بچه گربه‌ت می‌میره، یه روز گربه‌ی پیرت. بعد فقط خاطرات‌شون می‌مونه. و خاطرات محو می‌شن و با هم ترکیب می‌شن و پخش می‌شن…»* داستان «اقیانوس انتهای جاده» که سال ۲۰۱۳ کتاب سال بریتانیا شده و به‌تازگی به فارسی هم منتشر شده در…

ادامه