طبق معمول، سر صبحانه، خوابی را که شب قبل دیده بود برای زن تعریف کرد، کل خواب را نه، فقط تتمهی پارهها و بقایا و پیچک برجاماندهاش را. آن روز صبح چیز خاصی نبود، خوابی بود مثل هر خواب دیگر، مثل خیلی خوابهای دیگر. خودش را در قطاری دیده بود…
ادامهدر ماههای اخیر، همهگیری ویروس کووید ۱۹ در بسیاری از کشورهای جهان تکاندهنده بوده است. مرگ، به هم خوردن نظم زندگی، ابهامات و ترس از مشکلات اقتصادی خواب از چشمانمان ربوده و پرسشهای مختلفی دربارهی ادامهی زندگی و فعالیتهای حرفهای پیش رویمان نهاده است. ما اهالی هنر، که حرفهمان وابسته…
ادامهپردهی اول در ۱۸۸۹ وقتی ونسان ونگوگ تابلو «زنبقها» را کامل کرد و قلممویش را به دیوار آویخت، احتمالاً در خیالش خریداری را تصور کرد که تابلو را، در ازای چند سکه، از او میخرد و ونگوگ بینوا میتواند با پول آن برای سه یا چهار هفته حداقل در آرامش…
ادامهدر گفتوگویی میگوید: «من نمایشنامهای دیدم که زندگیام را تغییر داد، «دیوانه» از جرمی ولر. زندگی مرا تغییر داد چون مرا تغییر داد -شیوهی فکر کردنم، شیوهی رفتارم- یا شیوهای که سعی میکنم رفتار کنم. اگر تئاتر بتواند زندگی کسی را تغییر بدهد، در نتیجه، مطمئناً میتواند جامعه را تغییر…
ادامه