نویسنده و فیلسوف سرشناسی است، آمده بود دفتر ناشر محترمی که اتفاقاً کتابفروشی بزرگ و مشهوری هم دارد. قراردادی برای انتشار کتاب آقای نویسنده روی میز بود، موقع امضای قرارداد که رسید نویسنده با شوخی و خنده از ناشر خواست دو درصد از رقم درجشده در قرارداد را کم کند،…
ادامههنوز بهترین موسیقیهای محرم، نوحهها و نواهایش را باید در بین مردم پیدا کرد، نه در فروشگاههای موسیقی. برای شنیدن نوحهی حسین فخری باید راهی خرمشهر شد و برای شنیدن صدای غلام کویتیپور باید قدم به یکی از مسجدهای پونک گذاشت. هنوز این موسیقی در شکل اصیلش، حالت گلخانهای پیدا…
ادامهدرحالیکه بقیهی مردم ایران عصرهای جمعه زل زدهاند به دیوار روبهرو و زانویشان را بغل کردهاند تا ساعتها بیایند و بروند و دلگیری و اندوهشان را هم با خود ببرند، عدهی معدودی راهشان را بالاخره از پس قرنها از بقیه جدا کرده و بر عصرهای جمعه پیروز شدهاند، و حالا…
ادامهچهار فصل از داستان بلند «تاول» را خوانده بودم که تصمیم گرفتم به میدان فلاح بروم. گفتم بروم سری به محلهای بزنم که این داستان بیشتر از تمام شخصیتهایش دربارهی آن نوشته شده. «تاول» مجموعه خاطراتی است از حدود ببیست سال پیش ِ محلهی فلاح، یا آنطور که امروز میگویند…
ادامه