«گریختن از صحنهی جرم تبهکاری خبرنگارانهای است که در گذر زمان بخشودنی است؛ تنها با نشخوار این فکر که حتی خبرهترین مشاهدهگر نیز تنها میتواند بخشی از جزئیات یک واقعهی بزرگ در حال وقوع را نظاره کند… روزنامهنگاری پروژهای ناقص و فرّار است.» دیوید رمنیک، سردبیر نیویورکر، ۲۰۰۶ گراهام گرین…
ادامهمیرزا تقیخان زمانی که در شهر تبریز مشغول به تربیت و آموزش ولیعهد جوان ناصرالدین بود، از آرزوهایش برای آیندهی ایران بسیار گفت. تصویری از آیندهی ایران در ذهنش بود که ولیعهد جوان را، با همهی خلقوخوی باقیمانده از پدرانش، سخت شیفته و سودایی میکرد. آن تصاویر چنان واضح و…
ادامهبهزودی اکتبر از راه میرسد و وبسایتهای ادبی و شیفتگان ادبیات از همین حالا در فرومهای ادبی گمانهزنیها را برای برندهی امسال شروع کردهاند. بسیاری ناامید از انتخاب نویسندههای محبوب و مطرح به طعنه میگویند باز هم نویسندهای که قرار نیست اسمش بیش از یک سال سر زبانها بیفتد این…
ادامهچشم در چشم کسانی که برای بزرگداشتش آمدهاند، دوخته. نشسته روی صندلی چوبی بزرگی احاطه در میان قابها. نگاه میکند. نمیبیند و میبیند. پردهای اشک حایل میان او و دیگران است. نقب به گذشته میزند. از کودکیاش حرف میزند، از یتیمیاش. از روزهای پر از مشقت بازار. به قول بعضیها،…
ادامه