نگاهِ زیارت، هزار ساله است. پیر از رنجهای سالخورده، از جنگهای بیپایان، از آوارگیِ روزمره، حتی از شبیخون همان شب فروردینی. چروک گونهها شیارِ دربهدری است و سرمه، شالودهی چشمهای ترسزده. تن به قبای سبزِ سیر، دستها به حنا و النگوهای مسی آیه بندش، جرینگ دردهای خفتهی زن افغان. زیارت…
ادامهخاوران وحشتزده است، خبر چهار مرگ در پنج شب تنش را لرزانده. مرگها یکی بعد از دیگری در کنار پارک گرمخانه رخ داده. گرمخانهای که حالا بسته است و تنها شبحهایی پلاستیکبهدست با کمرهای خمیده و سرهایی لق روی گردنهای باریک به سمت آن میروند و به در بسته میخورند.…
ادامهداغ مرگ معدنچیان سوما هنوز بر چهرهی ترکیه دیده میشود. از یک سو روزنامهها و شبکههای تلویزیونی منتقد دولت هر روز مطلبی دربارهی کوتاهی دولت و از دست رفتن جان ۳۰۱ کارگر معدن زغال سنگ منتشر میکنند و از سوی دیگر مقامات دولتی هر روز مراسمی بهیاد قربانیان برگزار میکنند…
ادامهآمار کشتهشدگان لغزش زمین در بدخشان رو به افزایش است، سرنوشت تعدادی از اهالی روستای آبباریک در دل خاک مدفون است. زخمیهای حادثه در انتظار درمانند و مردم شب سردی را با وحشت و اندوه به صبح رساندهاند. عبدالبصیر حقجو، رئیس اتحادیهی روزنامهنگاران بدخشانِ افغانستان هشدار میدهد که وضعیت مردم…
ادامه