از کنار ساطور روی دیوار که رد میشود، میگوید انگار قرار نیست گرافیستها دست از سر چاقو بردارند اما خبر ندارد همان مجسمهای هم که به سمتش میرود، پشت زخمخوردهی هر یک از ما را روایت میکند که با چاقوهای ریز و درشت پر شده. اینجا نمایشگاه «انسان دشواری وظیفه…
ادامهخنکای پاییز در استخوانم، از پلههای ساختمانی صنعتی در بروکلین بالا میروم و نیکی نجومی، مردی ریزجثه با موهای جوگندمی، با لبخند کودکانهی نافذی به استقبالم میآید. مرا میگیرد و به آغوش هم میافتیم؛ مهری برون میتراود که تنها بین غریبههایی اتفاق میافتد که در غربت زندگی میکنند. برای من…
ادامهاوایل رمان «خشم و هیاهو» تقریباً تمام تداعیهای ذهنی بنجی، راوی گنگ فصل اول، به خواهرش کدی ختم میشود. سرما او را یاد کریسمسی انداخته که کدی هنوز در خانه بود؛ «دست مرا گرفت و از میان خسخس برگهای روشن دویدیم. از پلهها بالا دویدیم و از سرمای روشن به…
ادامهنمایشگاهی اعجابانگیز و جامع که در «Les Rencontres d’Arles» برگزار میشود، تقدیری است از تلاشهای ۶۲ عکاس، نقاش و فیلمساز ایرانی که شجاعانه تغییرات فراوان کشور خود را از زمان انقلاب اسلامی ۵۷ به تصویر کشیدهاند. تاریخ قرن بیستم ایران پر است از آشفتگی. این کشور باستانی، ظرف چند دهه،…
ادامه