جنگ و صلح در ۱۸۶ کلمه

امروز صدوهشتادوششمین سالروز تولد لئو تولستوی نویسنده‌ی رمان ۵۶۱۰۹۳ کلمه‌ای «جنگ و صلح» است. «ایندیپندنت» این رمان سترگ را در ۱۸۶ کلمه خلاصه کرده است. ترجمه‌ی ۱۸۶ کلمه‌ای این متن را می‌خوانیم.

***

پترزبورگ، ۱۸۰۵: مهمانی پرزرق‌وبرق آنا شرر. ناپلئون می‌تازد. کوراگین‌ها؟ سیاهی‌لشگر رذل، مخصوصاً هلن هرجایی. روستوف‌ها؟ خاندان نازنین تهیدست مسکو با پسری سرکش، نیکولای.

پی‌یر بزوخوف ناشی و متفکر: زنازاده‌ی یک کُنت، وارث پدر اما سرگردان. آندری بولکونسکی به‌رغم ازدواج ناموفق سرباز تمام‌عیار خوش‌لباسی است اما امان از شب‌های تیره‌وتار روح! پی‌یر با هلن بوالهوس ازدواج می‌کند.

فاجعه! قیل‌وقال، خیانت، دوئل، جدایی تضمینی (‌با پایان تلخِ هلن). آندری، نیکولای در آسترلیتز جلو ناپلئون درمی‌آیند: سقوط روسیه. آندری زن‌مرده عاشق ناتاشای نوشکفته می‌شود که در دام آناتول کوراگین پست و متأهل است.

پی‌یر خیرخواه تلاش می‌کند جهان را نجات دهد؛ اما نمی‌تواند.

۱۸۱۲: دوباره ناپلئون شوم، با حمله به روسیه تاریخ را رقم می‌زند (تاریخ چیست؟) کشتار خونین در بورودینو؛ مقاومت روسیه. آندری مجروح، پی‌یر فراری، بعد اسیر می‌شود. فرار روستوف‌ها با سقوط مسکو.

وسط بدبختی، ناتاشا زود بزرگ می‌شود؛ پی‌یر هم، با کمک دهقان بی‌همتا. نیکولای خواهر روبه‌موت آندری، ماریا، را نجات می‌دهد. عقب‌نشینی ناپلئون. هورا!

پی‌یر آزاد شده، دوست ناتاشا می‌شود؛ نیکولای دوست ماریا. دخترعموی بیچاره سونیا، نامزد رنجور نیکولای!

دو خانواده‌ی تازه: تا ابد شاد؟

تقریباً اما معنی اینها (زمان، تاریخ، آزادی، سرنوشت) واقعاً ‌چیست؟

یک پاسخ ثبت کنید

Your email address will not be published.

مطلب قبلی

ملاقات با اسمشو نبر

مطلب بعدی

چه‌کسی تئاتر را مدیریت می‌کند

0 0تومان