اینکه شرایط برگزاری فستیوالهای خیابانی در کشورمان به دلایل متعددی وجود ندارد باعث شده که باور عمومی مخاطبان موسیقی در ایران، اجرای موسیقی در اماکن عمومی را عملی دون و تا حد تکدیگری پَست قلمداد کند؛ تصوری کاملاً غلط برخاسته از اشتباهات متعدد سیاستگذاران فرهنگی. اینگونه است که قریب به اتفاق هنرمندان کشورمان حتی لحظهای به این موضوع فکر هم نمیکنند که شاید بتوان در میدان فردوسی یا تجریش استیجی بنا کرد و ساعتی را به اجرای موسیقی برای رهگذران تهران عرقکرده پرداخت. حال در این میان، خبر اجرای کنسرت «کیهان کلهر» – یکی از پنج موسیقیدان محبوب اکنون ایران – در پارک «بترسی» (Batersea Park) در حاشیهی رود تیمز لندن درحاشیهی فستیوال خیابانی بیتی درکنار حس افتخاری که اصولاً حضور ایرانیها در مجامع بینالمللی برمیانگیزاند، میتواند فرصت مغتنمی باشد که به اهمیت اجرای موسیقی در فضاهای عمومی دوباره بیاندیشیم. این نوشتار درنگ کوتاهی است بر شیوهی بداههنوازی کیهان کلهر. بداهههایی که هرچند در دایرهی موسیقی جدی میگنجد میتواند ساعتی مردمانی اروپایی را در کنار رود تیمز از روزمرگی برهاند و ذهنشان را مشغول آرشه و سیم و چوپ کند.
در شرایطی که بسیاری از موسیقیدانان ایرانی در تلاش برای رسیدن به استانداردهای غرب از کلمهی «مدرن» هستند، «کیهان کلهر» مرزهای این واژه را در نظر مخاطبان غربیاش گسترش میدهد. ریتم، لحن، ملودیپردازی، استفاده از مکاتب مختلف نوازندگی و اشل و شمایل آرشهکشی و انگشتگذاری، در نوازندگی کیهان کلهر عناصری سیار و جاری هستند. هر جا که بهرهبردن از آنها به کار خلق زیبایی در موسیقی بیاید استفاده میشوند و هر جا نوازنده به درنوردیدن مرزهایشان برای خلق فضایی تازه نیاز دارد کنار گذاشته میشوند. در شنیدن آثار او نباید منتظر خلق حادثههای موسیقایی آنی باشیم، باید حوصله و تأمل داشته باشیم تا نوازنده آرام آرام ما را با فضای عمارتی که با ظرافت ساخته است آشنا کند. اینجا ابتدا و انتهای داستان نیست که جالب توجه است، رویهی پیشبرد ماجراهاست که باید شنیده شود. نیاز شنونده به هیجان در شنیدن آثار کلهر با داینامیکهای متغیر در طول انتظاری مدتدار برآورده خواهد شد.
کیهان کلهر بیشتر از آنکه آهنگساز باشد و برای خلق آثارش از اصول آهنگسازی پیروی کند، میزبان خوبی برای اصوات است. «شب، سکوت، کویر» که شاید ماندگارترین و خاطرهسازترین اثر او باشد ترکیب بدیعی است از همنشینی سازهای ایرانی با موسیقی خراسانی در بستری کویری. تم اصلی در قطعهی اول بدون هیچ عجلهای با ساز عود نواخته میشود و پس از مدتی، که با یک آکورد ثابت و نتهای مقطعِ آلتو، شنونده را در تعلیق و انتظار فرو میبرد، کمانچه نتها را یکسره میبلعد، اینجا شاید همان نقطهی عطفی است که صدای کمانچهی آن اثر را در گوشهای زیادی همچون خاطرهای همیشگی حفظ میکند.
در «شهر خاموش» حضور یک کوارتت زهی غربی در کنار کمانچه و سهتار تجربه شده. قطعهی اول تلاشی پویا برای رسیدن به بداههای جمعی است که با مبنا قرار دادن یک موتیف ریتمیک ملودیک در دانگهای مختلف و تکرار و بسط و گسترش تماتیک با شکستهایی در ریتم اوج میگیرد. قطعهی دوم هم تنظیمی سلیقهای و شخصی از چهارمضرابی است که به شکل تکنوازی در شب سکوت کویر شنیده شده بود. باقی قطعات این مجموعه که توسط نوازندهی ویولن اثر «کالین جاکوبسن» تنظیم شدهاند از نظر آهنگسازی بیشتر قابل بررسی هستند و در ترکیب با باقی قطعات مجموعه اثری را میسازند که شنیدنش بهخصوص برای علاقمندان نوگرای موسیقی ما مفید و لذت بخش خواهد بود.
در میان آثار کیهان کلهر اگر بخواهیم به گفتوگوی فرهنگی که یکی از نیازهای اساسی امروز برای جهش و پیشرفت است اشاره کنیم «جادهی ابریشم» اثری تأملکردنی است. در جادهی ابریشم کیهان کلهر به همراهی «یویوما»، ویولنسلیست مطرح چینی و نوازندگان بسیار خوب دیگر، گفتوگویی شنیدنی را شکل دادند و اثری را ساختند که لایق توجهی جدی و وسیع از طرف مسئولان فرهنگی ایران بود، اثری که میتوانست معرف خوبی برای ظرفیتهای فرهنگی کشور ما باشد و با هویت کیفی قابل تأملش تواناییهای هنر ایرانی را در همنوایی با هنر ملل به تصویر بکشد، نکتهای که کیهان کلهر در تبیین و بسط و گسترش آن راه درستی را آغاز کرده است. هنرمندی که با سفر به مناطق دور و نزدیک وادی موسیقی و همنوازیهای درخشان با بزرگان موسیقی جهان سفیر شایستهای برای صلح و دوستی ایران و جهان است.
عکس از عباس کوثری
* این مطلب پیشتر در دومین شمارهی ماهنامهی شبکه آفتاب منتشر شده است.