به من دروغ بگو

اقتباس‌های ادبی‌اش را در دو دوره‌ی مختلف و در وضعیت‌هایی متفاوت نوشت، «قصیده‌ی کافه‌ی غم» را که نوشت جایگاهش در تئاتر آن روز امریکا و برخوردهای منتقدان با او بسیار فرق می‌کرد با زمانی که اقتباسش از «لولیتا»ی ولادیمیر ناباکوف به صحنه رفت. اولی، «قصیده‌ی کافه‌ی غم»، مال نیمه‌ی دوم…

ادامه

سوارِ اسبِ وحشی

آنچه می‌خوانید، گفت‌وگوی ایمی لیپمن، از نویسندگان سریال‌های شبکه‌ی تلویزیونی «اچ‌بی‌او»، با سم شپارد است که در شماره‌ی آوریل ۱۹۸۴ نشریه‌ی «امریکن تی‌یه‌تر» منتشر شده است. گفت‌وگویی سرشار از آرای عجیب و بی‌محابای شپارد درباره‌ی تئاتر و نمایشنامه‌نویسی… *** وقتی دارید نمایشنامه می‌نویسید، تصور مشخصی دارید از اینکه پایان نمایشنامه…

ادامه

اکنون وقت آرام ماندن است

پیش از مطالعه‌‌ی مقاله‌‌ی زیر ذکر چند‌‌‌‌‌‌‌‌ نکته ضروری به‌نظر می‌رسد، چراکه برای مخاطب این متن پرسش از گیوتین را د‌‌‌‌‌‌‌‌ست‌کم د‌‌‌‌‌‌‌‌ر سه لایه مطرح می‌کند‌‌‌‌‌‌‌‌: یکی د‌‌‌‌‌‌‌‌وران ترور یا عصر وحشت (سپتامبر ۱۷۹۳ تا جولای ۱۷۹۴) که گیوتین را سمبل انقلاب برای تصفیه‌‌ی عناصر ضد‌‌‌‌‌‌‌‌انقلابی معرفی (و د‌‌‌‌‌‌‌‌رواقع ابد‌‌‌‌‌‌‌‌اع)…

ادامه

نام من تاریخ

«به چشم من، نمایشنامه‌نویسِ هنرمند‌‌‌‌‌‌‌‌ چیزی بیش از مورخ نیست؛ اما از این نظر که تاریخ را از نو می‌آفریند، و به جای ارائه‌ی روایتِ صرف، ما را مستقیماً د‌‌‌‌‌‌‌‌ر قلب زند‌‌‌‌‌‌‌‌گی د‌‌‌‌‌‌‌‌ر عصری د‌‌‌‌‌‌‌‌یگر قرار می‌د‌‌‌‌‌‌‌‌هد، از تاریخ‌نویس فراتر می‌رود. آنچه او به ما ارائه می‌کند‌‌‌‌‌‌‌‌، شخصیت است نه…

ادامه
1 7 8 9 10 11 13