در مسجد حجتابنالحسن (ع) و ختم همسر و دخترش، بعد از چند سال باقر زرافشان را دیدم. پیش از آن، از امریکا که برگشتم، روزی او را با بلوری و محمد دهقانی دیده بودم. همان باقری بود که در یاد داشتم. بگو و بخند، رک، شوخوشنگ و چاقتر از پیش.…
ادامهعادل همچون درخت نخل خواهد شکفت. (مزامیر داوود) دو برادر بودند؛ انگار سیبی که دونیم شده. یک شب مادرشان خواب دید صاعقه زده و سرهای دو نخل افتاده توی حیاط. پسرها بزرگ شدند و یکیشان زن گرفت. روزی سر آب دعوا افتاد بین برادرها که از جان عزیزتر بودند. خون…
ادامهاستاد غلامرضا، با دستگاه ابداعیاش، ورقههای طلایی تایلندی را خم میکند. آنسوتر، شاگردش با دستگاه برش پروفیلهای استیل چینی را میبرد. قیچی، انبر، چکش، دستگاه پُرچ، گیوتین، ارهی کفصابونی، هوابرش، دریل، پمپ باد، و چسب آکواریوم همه در کارند تا استاد اثرش را بسازد. اثر اما آبگرمکن، بخاری، موتور دیزلی…
ادامهشیوع ویروس کرونا هجوم سؤالات متعددی را هم در پی داشت؛ مسائلی که محققان هنوز پاسخ مشخصی به آنها ندادهاند و این خود نشانهی نااطمینانی فضای کنونی است. آنچه مشاهدات بعد از شیوع این ویروس نشانمان میدهد این است که مردم از جامعه و خیابان به خانواده و خانه پناه…
ادامه